مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

چند پند زندگی از امیر المومنین

 1- راستگو باشید.
2- با مردم مودبانه برخورد کنید.
3- خدمتگزار مردم باشید.
4- درکار خیر تاخیر نکنید.
5- پشتکار داشته باشید.
6- خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید.
7- غیبت نکنید.
8- دنبال انتقام گرفتن و تلافی نباشید.
9- در مقابل سختی ها مقاوم باشید.
10- دنباله روی نفستان نباشید.
11- از حسادت بپرهیزید.
12- متکبر نباشید.
13- در همه موارد با اخلاص و بی ریا باشید.
14- از مواضع تهمت دوری کنید.
15- در زمان قدرت ببخشید.
16- در معاش اعتدال را رعایت کنید.
17- در سلام کردن اولین فرد باشید.
18- قبل از جواب دادن فکر کنید.
19- همیشه لباس های مرتب و پاکیزه بپوشید.
20- به والدین خود احترام بگذارید
21- با همسرتان خوشرو باشید.
22- مهمان خود را تکریم کنید.
23- در حق مردم مشفق باشید.
24- به عهد و پیمانتان وفادار بمانید.
25- از غریبه ها دلجویی کنید.
26- به عیادت بیماران بروید.
27- با یتیمان مهربان باشید.
28-به مظلومان کمک کنید.
29- برای مسکینان ایثار کنید.
30- قبل از انجام هر کاری روی آن فکر کنید.
31- در برابر مغلوبانتان جوانمرد باشید.
32- در مقابل جاهلان ,ملایمت به خرج دهید.
33- عادلانه قضاوت کنید.
34- با نیکان مصاحبت کنید
35- شکرگزار خداوند باشید.
36- به خدا توکل کنید.
37- بندگیش را تمام و کمال به جای اورید.
38- در راه دین خدا جهاد کنید.
39- در زمان نیل به مقام و منصب خدمت به مردم را در راس کارها قرار دهید.

رهنمودهاى اخلاقى ـ تربیتى۹۵۷

رهنمودهاى اخلاقى ـ تربیتى
امام رضا (علیه السلام)

ملاک محبوبیّت نزد امامان (ع)
هـمـه شـیـعـیـان و پـیـروان مـکتب اهل بیت (ع ) دوست دارند بدانند موقعیّت و منزلت معنوى آنان نزد پیشوایشان حجة بن الحسن (عج ) چگونه است ؟ آیا آن حضرت از ایشان خشنود است یا ناراضى ؟ راه تـشـخـیـص ایـن مـساءله چیست و با چه معیارى مى توانند به این حقیقت دست یابند؟ در روایات اسـلامـى از جمله سخنان حضرت رضا(ع ) معیار تشخیص این موضوع بیان شده است . به این دو نمونه توجه کنید:
1 ـ یـکـى از یـاران امـام رضا(ع ) به نام (حسن بن جهم ) ضمن سؤ الاتى که از آن حضرت داشت پرسید: جانم به فدایت ! بسیار مایلم بدانم موقعیت و منزلتم نزد تو چگونه است ؟
حـضـرت فـرمـود: (اُنـْظُرْ کَیْفَ اَنَا عِنْدَکَ) (به نفست مراجعه کن و) ببین من نزد تو چه موقعیّت و منزلتى دارم ..(68)
2 ـ و نیز او گوید:
به امام رضا(ع ) عرض کردم : مرا از دعا فراموش نکنید. فرمود: آیا مى پندارى تو را فراموش کنم ؟
مـن در انـدیـشـه فـرو رفـتم و با خود گفتم : او براى پیروانش دعا مى کند. من هم جزو شیعیانش هستم . (از این جهت در پاسخ ) گفتم : نه . شما مرا فراموش ‍ نمى کنید.
فرمود: از کجا این را دانستى ؟
گـفـتم : من از شیعیان شما هستم . شما هم که براى آنها دعا مى کنید (در نتیجه براى من هم دعا مى کنید).
حضرت فرمود: آیا جز این ، چیز دیگرى مى دانى ؟ گفتم : نه . فرمود:
(اِذا اءَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ مالَکَ عِنْدى ، فَانْظُرْ اِلى مالى عِنْدَکَ)
وقتى خواستى بدانى نزد من چه جایگاه و موقعیّتى دارى ، (بر نفست رجوع کن و) بنگر: من نزد تو چه جایگاه و منزلتى دارم ..(69)
ملاحظه : معیارى که امام (ع ) در این دو روایت ارائه داده است یک معیار اساسى و همگانى است و هر کس در هر جا و در هر شرایطى مى تواند خود را بدان محک بزند. میزان محبوبیّت و مقبولیّت او نزد امام زمانش که هر هفته دو بار ـ روزهاى دوشنبه و پنج شنبه ـ اعمالش به محضر آن گرامى عرضه مى شود، به میزان ارج و منزلتى است که حجة بن الحسن (عج ) نزد او دارد.
اگـر شـیـعـه اى در این دوران (غیبت کبرى ) به وظایف شرعى خود ـ که زمینه ساز ظهور حضرت مـهـدى (عـج ) اسـت ـ عـمـل کـنـد و مـنتظر فرج آن حضرت باشد و براى ظهورش دعا کند و رابطه ولایـى خود را با آن گرامى حفظ نماید، بطور قطع امام عصر(عج ) نیز به یاد او خواهد بود و او را مشمول عنایات و دعاهاى خویش قرار خواهد داد.

چه کسى مؤمن واقعى است ؟
(دلهاث )، خادم امام رضا(ع ) مى گوید: از حضرت رضا(ع ) شنیدم که فرمود:
(لایَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتّى یَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: سُنَّةٌ مِنْ رَبِّه ، وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّه ، وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّه . فَاَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّه فَکِتْمانُ سِرِّه ، قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِه اَحَداً اِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ)..(70)
وَ اَمَّا السُّنَّةُ مـِنْ نـَبـِیِّه فـَمـُداراةُ النـّاسِ، فـَاِنَّ اللّهَ عـَزَّوَجـَلَّ اَمـَرَ نـَبِیَّهُ بِمُداراةِ النّاسِ فَقالَ: (خُذِالْعَفْوَ وَ اءْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ)..(71)
وَ اَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّه فَالصَّبْرُ فِى الْبَاءْساءِ وَالضَّرّاءِ)..(72)
مؤ من ، مؤ من (واقعى ) نخواهد بود مگر آنکه داراى سه خصلت باشد: سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از (امام و) ولیّش داشته باشد.
سـنـّت پـروردگـارش عبارت است از رازدارى . خداوند مى فرماید: (داناى غیب اوست و هیچ کس را بر غیبش آگاه نمى سازد مگر رسولانى که آنان را برگزیده است ).
سـنّت پیامبرش مدارا کردن با مردم است . خداوند پیامبرش را به مدارا کردن با مردم دستور داده و فرموده است : (با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکیها دعوت نما).
و سنّت ولیّش ، صبر و پایدارى به هنگام گرفتاریها و خسارتها است .

نقش امام در نگهبانى از دین
فـضـل بـن شـاذان نـیـشابورى یکى از علل نیاز مردم به (اولى الامر) و لزوم پیروى و اطاعت از آنان را از زبان امام رضا(ع ) چنین نقل مى کند:
اگر خداوند براى مسلمانان ، پیشوا و سرپرستى امین و نگهبانى امانتدارِ ودیعه الهى مقرّر نمى کـرد، بنیاد ملّت از هم فرومى ریخت ، دین از میان مى رفت ، سنن و احکام الهى دگرگون مى شد، بـدعـتـگـذاران مطالبى بر آن مى افزودند و افراد بى ایمان چیزهایى از آن مى کاستند، و (با ایـن تـحـریـفـات ) دیـن واقـعى را بر مسلمانان مشتبه مى ساختند؛ چه آنکه (بیشتر) مردم (از نظر عقل و فکر) ناقص ، و فاقد کمالند و به کمک (علمى و تربیتى ) نیاز دارند.
علاوه بر این ، مردم ، گرفتار اختلاف هوا و پراکندگى تمایلاتند. بنابراین ، چنانچه خداوند بـراى دیـنـى کـه رسـول اکـرم (ص ) آورده اسـت ، سرپرست و نگهبانى تعیین نکرده بود، مردم فـاسد مى شدند، شرایع و سنن تغییر مى کرد و احکام و ایمان دگرگون مى گشت و در نهایت ، منجر به فساد و تباهى همه مردم مى شد..(73)
مـلاحـظـه : در ایـن بـیـان نـورانـى ، پـیشواى هشتم (ع )، نقش امام در نگهبانى و دفاع از مبانى و فرهنگ سعادت بخش اسلام و مصون داشتن آن از دستبرد بدعتگذاران و تحریفگران منافق و ملحد، بـه عنوان نقش انحصارى تبیین شده است . زیرا انجام این رسالت بزرگ ، تنها از عهده حاکمان الهى و برگزیدگان حضرت بارى ساخته است و زمامداران بشرى در قلمرو فرمانروایى خود، عهده دار چنین مسؤ ولیتى نیستند و اصولاً صلاحیت ایفاى آن را ندارند.
ایـن مـسـؤ ولیت خدایى در دوران غیبت کبرى بر دوش فقیهان و عالمان دین شناس و در راءس آنان مـقام ولایت فقیه و ولىّ امر مسلمانان که امروز در وجود مبارک حضرت آیة اللّه العظمى خامنه اى ـ دام ظلّه ـ تجلّى پیدا کرده ، نهاده شده است .

خواستار کدامیک هستند؟
احـمـد بن عمر و حسین بن یزید مى گویند: بر حضرت رضا(ع ) وارد شدیم و عرض کردیم : ما در زنـدگـى از گـشـایـش و رفـاه بـرخـوردار بـودیم ؛ ولى اوضاع دگرگون شد (و تهیدست شدیم ). اکنون از خدا بخواه وضع سابق را بر ما برگرداند.
امام (ع ) به آنان فرمود:
شما چه مى خواهید؟ آیا مى خواهید شاهانه زندگى کنید؟ آیا مسرور مى شوید اگر مانند (طاهر) و (هرثمه ).(74) باشید ولى (از نظر اعتقادى و فکرى بر ولایت ما نباشید و) بر خلاف آنـچـه کـه هـم اکنون هستید باشید. گفتند: نه به خدا سوگند، اگر همه دنیا را با طلاها و نقره هایش به ما بدهند که عقیده مان را رها کنیم ، این کار را نخواهیم کرد.
فرمود: خداوند مى فرماید: (اِعْمَلُوا آلَ داوُودَ شُکْراً وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِىَ الشَّکُورُ)..(75) اى آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید، ولى تعداد کمى از بندگان من شکر گزارند.
نسبت به خدا حسن ظن داشته باشید که هر کس به خدا حسن ظن داشته باشد خداوند نیز مطابق ظنّ او رفتار مى کند.
هـر کـس بـه روزىِ انـدک قـناعت کند خداوند نیز عمل اندک او را مى پذیرد و هر کس به اندکى از حلال خشنود باشد زندگى آسان و سبکبالى را خواهد گذراند، و خانواده اش در آسایش زندگى مـى کـنـنـد، و خـداوند او رابه درد و درمان دنیا بینا خواهد کرد و او را از این جهان ، سالم بیرون برده و در (دارالسّلام ) جاى خواهد داد..(76)

خطر ریاست طلبى
معمرّ بن خلاّد در محضر حضرت رضا(ع ) از مردى یاد کرد و (در نکوهش او) گفت : او مردى ریاست طلب است . امام رضا(ع ) فرمود:
(مـا ذِئْبـانِ ضـارِیـانِ فـى غـَنـَمِ قـَوْمٍ قـَدْ تـَفـَرَّقَ رِعـاؤُهـا بـِاءَضـَرَّ فـى دیـنِ الْمـُسـْلِمِ مـِنـَ الرِّئاسَةِ)..(77)
زیان و خسارت حمله دو گرگ درنده به گله گوسفندِ بدون چوپان کمتر از زیان ریاست طلبى در دین فرد مسلمان است .
مـلاحـظـه : پیشواى هشتم (ع ) براى نشان دادن اهمیّت خطر حبّ ریاست ، ضمن تاءیید موضع معمّر بن خلاّ د، با تمثیلى بسیار گویا خطر ریاست طلبى در عقیده یک مسلمان را گوشزد کرد.

اهمیّت تفکّر
معمر بن خلاّ د مى گوید: از امام رضا(ع ) شنیدم که فرمود:
(لَیـْسَ الْعـِبـادَةُ کـَثـْرَةُ الصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ، اِنَّمـَا الْعـِبـادَةُ التَّفـَکُّرُ فـى اَمـْرِ اللّهـِ عَزَّوَجَلَّ)..(78)
عـبـادت (مـنـحـصـر در) فـزونـى نـمـاز و روزه نـیـسـت ؛ بـلکـه عـبـادت (کامل ) اندیشه در امر خداوند بزرگ است .
مـلاحظه : عموم مردم ، ملاک و معیار عمده شان براى قضاوت مقام عبادى کسى ، نماز و روزه اوست ؛ چـرا کـه ایـن دو عـبادت به عنوان سمبل عبادات ، از نمود و برجستگى خاصى برخوردارند. ولى حـضـرت رضـا(ع ) در ایـن بیان گهربار، ملاک مهمّ دیگرى را ارائه داده است ؛ ملاکى که روح و جـوهـره هـمـه عبادات به شمار مى آید و تحقق آن در وجود کسى موجب افزایش کیفى و کمّى سایر عـبـادات مى شود. این ملاک مهمّ عبارت است از (اندیشه و تفکّر). تفاوت مهمّ این عبادت با بسیارى از عبادتهاى دیگر در این است که (تفکّر) با دل انسان سرو کار دارد ولى عبادات دیگر معمولاً با اعـضـا و جـوارح انـسـان سـرو کـار دارند؛ ازاین رو، نسبت به آنها جنبه زیربنایى دارد. بر این اسـاس عـلاوه بـر ایـن کـه خـدو بـه طـور مـسـتـقـل ، عـبـادت ، بـلکـه مـرحـله کـامـل عـبادت است ، موتور محرک سایر عبادات نیز هست و در کمیّت و کیفیّت همه آنها نقش دارد. با تـوجـه بـه ایـن دو جـهت مى توان به نقش تعیین کننده و جایگاه برتر (اندیشه ) در مقایسه با سایر عبادات حتى (نماز) پى برد.


ترسیم وضعیّت زندگى شیعیان در دولت حضرت مهدى (عج)
مـعـمـر بـن خـلاّ د مـى گـوید: در محضر امام رضا(ع ) از حضرت قائم (عج ) گفتگو شد. حضرت فرمود:
(اَنـْتـُمُ الْیـَوْمَ اَرْخـى بـالاً مـِنـْکـُمْ یـَوْمَئِذٍ. قالُوا: وَ کَیْفَ؟ قالَ: لَوْ خَرَجَ قائِمُنا(ع ) لَمْ یَکُنْ اِلا الْعـَلَقُ وَ الْعـَرَقُ وَ النَّوْمُ عـَلَى السُّرُوجِ وَ مـا لِبـاسُ الْقـائِمِ اِلا الْغـَلیـظُ وَ مـا طـَعـامـُهُ اِلا الْجَشِبُ)..(79)
شما امروز بیشتر از دوران ظهور حضرت مهدى (عج ) در راحتى و گشایش هستید. گفتند: چگونه ؛ فـرمـود: زمـانى که قائم ما ظهور کرد (براى شیعیان ) جز زحمت و مشقت و خوابیدن بر روى زین اسـبـان (بـه هـنـگام جهاد در راه خدا) نخواهد بود. لباس قائم (عج ) درشت و خشن و غذایش خشک و ساده خواهد بود.
مـلاحـظـه : رهـبـران دیـنـى و پـیـروان آنـان در زمـان حـاکـمـیـّت دولت حـقـّه اسـلامى محرومیّتها و مـحـدودیـتـهـایـى دارنـد کـه در دوران بـرکنارى از حکومت ندارند. با ظهور حضرت مهدى (عج ) و تـشکیل حکومت عدل جهانى به حاکمیت و رهبرى آن بزرگوار، شیعیان و یاران آن حضرت نه تنها از نـظـر زنـدگى شخصى به مال و منالى دست نخواهند یافت بلکه براى تحقق آرمانهاى بلند آخرین حاکم اسلامى ، شب و روز تلاش خواهند کرد؛ چندان که حتى فرصت کافى براى استراحت و خـوابـیدن نمى یابند و خواب آنان در میدانهاى جنگ ، بر روى زین اسبها صورت مى گیرد. از نظر زندگى نیز به پیروى از پیشوایشان به لباسى خشن و غذایى ساده بسنده مى کنند.


--------------------------------------
پی نوشتها:
67 - مسند الامام الرضا (ع ) ، ج 1 ، ص 6 .
68 - عیون اخبار الرضا(ع ) ، ج 2 ، ص 54 .
69 - کافى ، ج 2 ، ص 652 .
70 - جنّ ( 72 ) ، آیات 26 و 27 .
71 - اعراف ( 7 ) ، آیه 199 .
72 - کافى ، ج 2 ، ص 243 .
73 - عیون اخبار الرضا (ع ) ، ج 2 ، ص 108 .
74 - طاهر بن حسین معروف به ذوالیمینین ، والى خراسان و از استوارکنندگان حکومت ماءمون و از فـرمـانـدهـان ارشـد و سـرداران سـپـاه او بـود ، هـرثـمة بن اعین نیز از چهره هاى سرشناس حـکـومـتـى و از سرداران سپاه ماءمون به شمار مى رفت و در جریان درگیرى بین امین و ماءمون ، نقش مهمى در پیروزى ماءمون و تثبیت حکومت او داشت . 75 - سباء ( 24 ) ، آیه 13 .
76 - تحف العقول ، ص 330 .
77 - کافى ، ج 2 ، ص 297 .
78 - کافى ، ج 2 ، ص 55 .
79 - غیبت ، نعمانى ، ص 285 .

ولادت « ابوالحسن علی بن موسی حضرت امام رضا(ع )» هشتمین پیشوای مس

ولادت « ابوالحسن علی بن موسی حضرت امام رضا(ع )» هشتمین پیشوای مسلمانان

[11 ذی القعده 148] - « ابوالحسن علی بن موسی حضرت امام رضا(ع )» هشتمین پیشوای مسلمانان جهان درمدینه منوّره قدم به عرصه حیات نهادند. مادربافضیلت ایشان زنی ایرانی بنام نجمه بودند که به «اُمُّ البَنین» شهرت داشتند. پدربزرگوارشان هم امام موسی کاظم (ع ) هفتمین امام شیعیان جهان بودند. امام رضا (ع) درسن 36سالگی هنگامیکه پدرشان را ازدست دادند امامت مسلمانان را به عهده گرفتند. مأموران خلیفه عباسی که درآن ایام درخراسان حکومت می‎کرد، امام رضا (ع ) را به اجبارازمدینه به مروخواند و مقام ولایتعهدی را برای آن حضرت درنظرگرفت. اما آن حضرت درطی راه با افشای ماهیت این حرکت مزدورانه مأمون به تشریح موقعیت خود پرداختند بطوری که هنگام رسیدن ایشان به خراسان، افکارمردم کاملاً سوی امام متمایل شد. دوران امامت آن بزرگواردوره نشرو گسترش حقایق و معارف اسلامی و قرآنی بود.

آستان قدس: ماجرای سگ، بازی با احساسات مردم بود

آستان قدس: ماجرای سگ، بازی با احساسات مردم بود

معاون روابط عمومی ‌آستان قدس رضوی درباره ماجرای ورود سگ به حرم رضوی فقط صحت ورود سگی به داخل صحن حرم امام هشتم و حضور در مقابل «ایوان طلا» را تأیید و داستان‌های پیرامون آنرا تکذیب کرد.
هاشم‌آبادی، معاون روابط عمومی‌ آستان قدس رضوی، در گفت‌وگو با خبرگزاری شبستان ضمن اعلام صحت ورود سگ به داخل حرم امام رضا(ع) گفت: در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر ورود سگی به حرم امام و انجام اعمالی از سوی این سگ در رسانه‌ها منتشر شده که تنها یک جنجال رسانه‌ای است.
وی افزود: این سگ به طریق نامعلومی‌توانسته وارد صحن شود و برخی صحبت‌ها مبنی بر گریه یا سر به زمین زدن سوءاستفاده از احساسات و عواطف مردم است که برخی به نوعی خواسته‌اند پیاز داغ ماجرایی عادی را زیاد کنند.
وی تصریح کرد: مسئولان آستان قدس در حال بررسی چگونگی و علت ورود این سگ هستند و پس از مشخص شدن آن، نتایج به رسانه‌های گروهی اعلام می‌شود.
وی همچنین خواستار عدم جنجال سازی و اشاعه خرافه، در جامعه توسط رسانه‌های گروهی شد.
گفتنی است، علاوه بر جنجال‌های رسانه‌ها برای پیدا کردن مخاطب عام و نوعی مطرح شدن، اقدام به انتشار خبری مبنی بر ورود سگی به داخل حرم و دو متری!! ضریح مطهر امام رضا کردند و ادعا کردند سگ پس از ادای احترام! با گریه از صحن و سرای رضوی خارج و توسط برخی خدام مورد تفقد قرار گرفته برخی هم بلافاصله فیلمی‌ تهیه و آن را در شمارگان قابل توجهی منتشر کردند و عده‌ای هم با موجی از احساسات در به در دنبال سی دی و فیلم... اینها همه و همه نشان از اتفاقی برای بازگشایی دکان‌های بسته‌ای است که هر چند وقت یک بار نیازمند چنین رویدادهایی هستند تا وجهه‌ای برای خود مهیا کرده و سفره‌ای را گسترانند.
برای انبساط خاطر اهالی فکر و اندیشه گوشه‌هایی از هنر ژورنالیسم مدرن یک خبرنگار انعکاس یافته در یک خبرگزاری را با هم می‌خوانیم  (این خبر توسط سایت معلوم الحال «انتخاب» منتشر گردیده بود):
«این سگ با ورود به داخل صحن به هیچ وجه از روی فرش‌ها عبور نمی‌کند! و به شکلی «هیچ کس» متوجه نمی‌شود (اما دوربین‌ها آن را ضبط کرده‌اند!!) در حالی که به شکلی شگفت‌آور پشت به ضریح نمی‌کند! تا دو سه متری ضریح پیش می‌رود!!
این سگ در دو سه متری ضریح زانوزده و سرش را به سنگهای حرم چسبانده و با درآوردن صداهای عجیب، شروع به نوعی گریه می‌کند، به طوریکه خدامی‌که در اطراف این سگ پس از ساعتی حلقه می‌زنند سر سگ یاد شده را خیس از اشک تعریف می‌کنند!
پس از ساعتی یکی از زائرین سگ را مشاهده می‌کند و خدام را خبر می‌کند. خدام پارچه‌ای را روی گردن سگ انداخته و با پهن کردن پارچه برزنتی از سگ می‌خواهند که روی برزنت برود! سگ نیز به آرامی ‌روی پارچه می‌نشیند و اجازه می‌دهد!!! که خدام شگفت‌زده، او را به داخل صحن هدایت کنند!».

 

احکام بیلیارد و پاسور از نگاه آیت الله سیستانی

احکام بیلیارد و پاسور از نگاه آیت الله سیستانی

آیت الله العظمی سیستانی در سایت رسمی خود به پاسخ استفتائات مقلدین در مورد احکام بیلیارد ، پاسور ، شطرنج و ... را داده است. متن پرسش و پاسخ های مرجع عالیقدر به شرح زیر است:

بازی کردن بیلیارد چه حکمی دارد؟
اگر در عرف محل به عنوان قمار شناخته شده باشد به احتیاط واجب بازی کردن با آن بدون برد وباخت جایز نیست.

آیا بازی تخته نرد اگر از آلات قمار نباشد حرام است ؟
بازی با نرد ولوبدون برد وبا خت باشد حرام است.

حکم پاسور چیست؟
بازی بدون برد وباخت با آن به احتیاط واجب جایز نیست.

ورق بازی با کامپیوتر چه حکمی دارد ؟
حرام است .

ایا بازی با الات قمار همراه با جایزه یا پول مانند فوتبال و غیره اشکال دارد ؟
اگر در ان برد و باخت مالی باشد حرام است و اگر جایزه ای برای طرف برنده از شخص سومی غیر از طرفین بازی باشد اشکال ندارد.

ایا بازی کردن با الات قمار بدون قمار و شرط بندی اشکال دارد؟
اگر وسیله یاد شده شطرنج یا نرد باشد حرام است ، و در غیر از آن دو آلات قمار به احتیاط واجب جایز نیست.

حکم بازى با بیلیارد چیست؟
اگر در عرف محل به عنوان قمار شناخته شده باشد به احتیاط واجب بازى کردن با آن بدون برد و باخت جایز نیست.

بازی با ورق ( پاسور ) در جمع دوستانی که در ان بازی ورق با شرط بندی معمول نیست ( از هر 10- 20 دفعه شاید یک بار شرط بندی بکند ) که در ان صورت من بازی نمیکنم حکم ان در این محیط چیست ؟
اعتبار به عرف محل است اگر در عرف محل به عنوان الت قمار شناخته شود حتی بدون برد و باخت به احتیاط واجب جایز نیست .

آیا بازی اونو حرام است یا خیر ؟
اگر در عرف محل به عنوان الت قمار شناخته شود به احتیاط واجب بدون برد وباخت هم بازی نشود.

بازی کردن بیلیارد چه حکمی دارد؟
اگر در عرف محل به عنوان قمار شناخته شده باشد به احتیاط واجب بازی کردن با آن بدون برد و باخت جایز نیست.

بازی تخته نرد اگر ارالات قمار نباشدچگونه است؟
بازی با نرد ولو بدون برد و با خت باشد حرام است.

کسانی که صندوق قرض الحسنه افتتاح می کنند وقتی وام می دهند یک درصد به عنوان کارمزد کم می کنند آیا از این مبلغ می توان دست مزد به گردانندگان صندوق قرض الحسنه داد؟
گرفتن کارمزد جایز نیست و کارمندی که کارش در رابطه با قرض ربوی نیست می تواند از حقوق صندوق استفاده کند.

حکم پاسور چیست؟
بازی بدون برد و باخت با آن به احتیاط واجب جایز نیست.

آیا بازى کردن اعضاى خانواده با پاسور یا تخته نرد مجاز مى باشد؟
تخته نرد حرام است و پاسور اگر در عرف بلد قمار باشد به احتیاط واجب جایز نیست.

ملاک اطلاق (آلات قمار) چه مى باشد؟
وسائلى که در عرف بلد براى برد و باخت با آن بازى مى شود.

مى خواستم نظر جناب عالى را در مورد بازیهایى که باید با شک و تردید سراغ آنها رفت بدانم مثل (بیلیارد) زیرا این بازى در زمان حضرت رسول (ص) وجود نداشته و بعضى بر این عقیده اند که حرام است؟
اگر در عرف منطقه اى که زندگى مى کنید از وسایل برد و باخت نباشد اشکال ندارد.

آیا بازى کردن با شطرنج بدون برد و باخت با توجه به اینکه در عرف به عنوان آلت قمار استفاده نمى شود؛ جایز است؟ در رابطه با تخته نرد و پاسور چطور؟
شطرنج هنوز هم در دنیا به عنوان قمار مطرح است و بازى با آن حرام است و همچنین تخته نرد و و اما پاسور اگر در شهر شما معمولاً وسیله قمار نباشد اشکال ندارد.

آیا ازنظر شما اگر بازى با پاسور فقط و فقط براى سرگرمى و تفریح باشد و هیچ شرط بندى نباشد باز هم اشکال دارد؟
اگر پاسور در شهر شما وسیله قمار باشد ولى شما بدون برد و باخت بازى کنید بنابر احتیاط واجب جائز نیست.

 

سالروز میلاد حضرت معصومه (س)

سالروز میلاد حضرت معصومه (س)

تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد. به کوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می نمایم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است!

حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

سرچشمه دانش
حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد». بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) «عالمه غیر معلمه» بوده است.

مظهر فضایل
حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

مقام علمی حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش.

فضیلت زیارت
دعا و زیارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهایی، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زیارت، جامی است زلال از معنویت ناب درکام عطشناک زندگی؛ و زیارت حرم معصومه (س)، بارقه امیدی در فضای غبارآلود زمانه، فریاد روح مهجور در هنگامه غفلت و بی خبری، و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغستان های بهشت است. زیارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس می دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نومیدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار با صفای کریمه اهل بیت (س)، سبب می شود که زائر حرم، خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامی بدبختی ها و سیه روزی هاست- فرو آید و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: «هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست».

برگزیدن شهر قم
پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود. یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزید، می نویسد: «بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات
درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد! از ما در نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (س) را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»
پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق (س) نیز در این باره می فرماید: «هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد». و در حدیث دیگری آمده است: «زیارت او، هم سنگ بهشت است».

زیارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)
یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست. هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.

امام رضا (ع) و لقب «معصومه»
حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) در اینباره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».

کریمه اهل بیت
حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.

القاب حضرت معصومه (س)
به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه (س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه (س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)، حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

شفاعت حضرت معصومه (س)
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد»، این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه (س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند».

سرّ قداست قم
در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بیت (ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: «بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند». او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س)، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند.

محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم
مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده و در سودای دلش را بر او نثار کند. بین حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است. در یکی از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نیز نقشی دارد، هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: «من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم». این تعبیر، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر- برادری سرچشمه می گیرد.

سرآمد بانوان
فاطمه معصومه (س) از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی، در بین فرزندان موسی بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علی بن موسی الرضا (ع) در والاترین رتبه جای دارد. این درحالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر (ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه (س) می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آن ها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است.

فضیلت بی نظیر
شیخ محمد تقی تُستری، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر (ع)، غیر از امام رضا (ع) بی نظیر دانسته است. ایشان در این زمینه چنین می نویسند: «در میان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسی هم شأن حضرت معصومه (س) نیست». بی گمان این گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن و روایات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. این روایت ها، مقام هایی را برای فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامی که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکرده اند و به این ترتیب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.

بوی وصال
بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد. درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند.
به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام
تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام
در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام
به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

غروب غمگین
حضرت فاطمه (س) پس از ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی بهشت برین پرواز کرد. این حادثه در سال 201 هجری رخ داد. سلام بر این بانوی بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اینک آفتاب حرم باصفایش، زمین قم را نورانی کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پیام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتی. ای فاطمه! در روز قیامت، شفیع ما باش که تو در نزد خدا، جایگاهی ویژه برای شفاعت داری.

زیارت بانوی مکرم اسلام حضرت فاطمه معصومه (س)

ابتذال خبری در سایت مدعی نو اندیشی

در پی انتشار خبر ورود یک سگ به حرم رضوی و پیگیری های بعدی ...

ابتذال خبری در سایت مدعی نو اندیشی

سایت خبری مدعی نو اندیشی دینی برای افزایش کاربران خود به ابتذال خبری روی آورده است.
این سایت اینترنتی هفته گذشته با انتشار خبری تحت عنوان "ماجرای شگفت‌انگیز ورود یک سگ به حرم امام رضا(ع) " به نقل از خبرنگار خود در مشهد مدعی شد: "سگ یاد شده با ورود به پارکینگ ویژه، وارد محوطه شده و با مخفی کردن خود در کنار یک کمپرسی حامل سنگ خود را به صحن آزادی می‌رساند. این سگ با ورود به داخل صحن از روی فرش‌ها عبور نمی‌کند و به شکلی که هیچکس متوجه نمی‌شود در حالی که به شکلی شگفت‌آور پشت به ضریح نمی‌کند ، تا دو سه متری ضریح مطهر پیش می‌رود."
این سایت که اخیرا عنوان خبرگزاری را برای خود انتخاب کرده است چند روز بعد از انتشار اولیه خبر فوق، با خوشحالی اعلام کرد:" بنابر گزارش انتخاب ، "میزان بازدید‌کنندگان این خبر طی هفته اخیر در حد شگفت‌آوری بالا رفته ، به طوری که در صدها سایت و وبلاگ این خبر آمده است!"
اظهار شگفتی و خوشحالی این سایت از افزایش ناگهانی بازدیدکنندگان خود در حالی است که روزنامه جمهوری اسلامی در روز یکشنبه 6/9/84 از "دستگیری عوامل باند مجری توطئه وارد کردن یک سگ به حرم امام رضا(ع)" خبر داد و نوشت: اعضا این باند با همدستی همدیگر توانسته بودند یک سگ را از قسمت مربوط به بانوان وارد حرم نماید و تا نزدیکی ضریح ببرند و با فیلمبرداری و انتشار خبر آن و تهیه CD اقدام به سودجویی نماید!"
به نظر می‌رسد، سوءاستفاده از احساسات دینی مردم برای هدف نازلی همچون افزایش کاربران، خطای جبران ناپذیری است که از مدعیان نواندیشی دینی و مقابله اصولی باخط تحجرگرایی سرمی زند.
گفتنی است پیرو انتشار خبر دستگیری باند مذکور توسط روزنامه جمهوری اسلامی سایت منتشر کننده خبر، ادعای این روزنامه را بی اساس خواند و درج تکذیبیه این خبر را تلاش مدیرمسوول روحانی این روزنامه برای "ایجاد تردید در باورهای زلال مردم غیب باور کشور" دانست.

 

شهادت «حضرت امام جعفرصادق (ع)» ششمین ستاره درخشان سپهرولایت و ام

شهادت «حضرت امام جعفرصادق (ع)» ششمین ستاره درخشان سپهرولایت و امامت بدستورمنصورخلیفه عباسی

[25 شوال 148] -«حضرت امام جعفرصادق (ع)» ششمین ستاره درخشان سپهرولایت و امامت بدستورمنصورخلیفه عباسی به شهادت رسیدند. امام صادق (ع) دردامان مادری پرهیزکار بنام «اُمِّ فَروَه» دخت« قاسم بن محمد»؛ و درسایه پدربزرگوارشان امام محمد باقر(ع) پرورش یافتند. ایشان در31سالگی پس ازشهادت امام باقر(ع) عهده‎دارمقام امامت شدند. دردوران امامت امام صادق (ع) امویان و عباسیان برسرخلافت درگیریهای شدید داشتند و همین امرزمینه مناسبی برای امام)ع( فراهم آورد تا به گسترش علوم اسلامی و تربیت شاگردان مکتب خود بپردازند. ازاین رهگذرامام صادق(ع) هزاران فقیه، متکلم و دانشمند برای جامعه اسلامی تربیت کردند و بدین ترتیب مذهب شیعه و فقه جعفری را ازمجموعه ارزشمند احادیث و روایتهای بشمارخود غنی‎ترساختند. عباسیان دراین میانه‎ همانند امویان ازآزارو شکنجه‎ امام صادق(ع) فروگذار نکردند و ازارتباط مردم با آن حضرت جلوگیری کردند. سرانجام امام صادق(ع) این چشمه جوشان دانش و معرفت اسلامی در65سالگی بدستورمنصورعباسی مسموم و شهید شدند. پیکرمطهرامام صادق(ع) درگورستان بقیع بخاک سپرده شده است.

شیعه چند فرقه‏ دارد؟

آشنایی با فرقه های اسلامی (10)
آفتاب: شیعه نیز مانند تسنن، دارای فرقه های متعدد است. اما به راستی شیعه را باید دارای چند فرقه و انشعاب دانست؟ پاسخ این سوال را به روایت علی ربانی گلپایگانی، پی می گیریم:
در کتب ملل و نحل، براى شیعه فرقه‏هاى بسیارى ذکر شده و حتى گفته شده است که حدیث معروف افتراق امت (هفتاد و سه فرقه) بر فرقه‏هاى شیعه منطبق مى‏گردد، ولى باید توجه داشت که اولا: برخى از این فرقه‏ها مانند غلات و شعب آن و. . . ، حقیقتا از انشعابات شیعه نبوده و دانشمندان شیعه آنها را تکفیر نموده‏اند، و ثانیا: حقیقت انشعاب در مذهب شیعه این است که در مسئله امامت، که معرف مکتب تشیع است، اختلافاتى وجود داشته باشد، ولى اختلاف در مسائل اعتقادى دیگر معیار شناخت فرقه‏هاى شیعه نیست. بر این اساس، ذکر بسیارى از این فرقه‏ها، از قبیل هشامیه، یونسیه، نعمانیه و. . . به عنوان فرقه شیعه واقع بینانه نیست، ثالثا: تعداد بسیارى از فرقه‏هایى که در مسئله امامت از آنها یاد شده است، بر فرض واقعیت داشتن آنها، زمان کوتاهى بیش دوام نیاورده و به کلى محو گردیده‏اند، مثلا پس از شهادت امام عسکرى علیه‏السلام فرقه‏هاى چهارده گانه‏اى براى شیعه نقل گردیده که هیچ اثرى از آنان یافت نمى‏شود و حتى واقعیت داشتن آنها نامعلوم است، چنانکه شیخ مفید پس از ذکر فرقه‏هاى چهارده‏گانه گفته است:

«در این زمان (373 هجرى) جز امامیه (اثنا عشرى) که به امامت‏حضرت مهدى (عج) معتقدند، فرقه‏اى وجود ندارد، و فرقه‏هاى دیگر منقرض شده و جز حکایاتى غیر قابل اعتماد از آنان در دست نیست‏» . (1)

محقق طوسى نیز پس از اشاره به فرقه‏هایى که در کتاب ملل و نحل براى شیعه ذکر گردیده گفته است:

«اینها اختلافاتى است که درباره شیعه نقل شده است، ولى از اکثر آنها جز در کتابهاى غیر قابل اعتماد اثرى یافت نمى‏شود، و برخى از این فرقه‏ها مانند غلات و گروهى از باطنیه خارج از اسلام‏اند» . (2)

علامه طباطبائى نیز پس از اشاره به فرقه‏هاى کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه و واقفیه گفته است:

«دیگر پس از امام هشتم تا امام دوازدهم که نزد اکثریت‏شیعه، مهدى موعود است، انشعاب قابل توجهى به وجود نیامد، و اگر وقایعى نیز در شکل انشعاب پیش آمده چند روز پیش نپاییده و خود به خود منحل شده است، مانند اینکه جعفر فرزند امام دهم پس از حلت‏برادر خود (امام یازدهم) دعوى امامت کرد و گروهى به وى گرویدند، ولى پس از چند روزى متفرق شدند و جعفر نیز دعوى خود را تعقیب نکرد، و همچنین اختلافات دیگرى در میان رجال شیعه در مسائل علمى کلامى و فقهى وجود دارد که آنها را از انشعاب مذهبى نباید شمرد» . (3)

فرقه‏هاى اساسى شیعه
در مورد تعداد فرقه‏هاى اساسى شیعه (اصول فرقه شیعه) چند قول است:

بغدادى آنها را سه فرقه دانسته است: «زیدیه، کیسانیه و امامیه‏» . وى در آغاز غلات را نیز از انشعابات شیعه دانسته، ولى بعدا یاد آور شده است که چون آنان از اسلام خارج شده‏اند از فرقه‏هاى اسلامى به شمار نمى‏آیند. (4)

رازى غلات را نیز بر تعداد آنان افزوده است (5) و شهرستانى اسماعیلیه را نیز بر شمرده و فرقه‏هاى اصلى شیعه را پنج فرقه دانسته است. (6)

محقق طوسى نیز در قواعد العقائد با نظریه بغدادى موافقت نموده و اصول فرقه‏هاى شیعه را زیدیه، کیسانیه و اثنا عشریه دانسته است. این سه فرقه در وجوب نصب امام بر خدا اتفاق نظر دارند، ولى دو فرقه غلات و اسماعیلیه امامت را واجب «من الله‏» مى‏دانند نه واجب «على الله‏» . (7)

قاضى عضد الدین ایجى نیز اصول فرقه‏هاى شیعه را سه فرقه غلات، زیدیه و امامیه دانسته است. (8) و بالاخره علامه طباطبائى انشعابات اصلى شیعه را در زیدیه، اسماعیلیه و اثنا عشریه خلاصه کرده است. (9)

یادآور مى‏شویم اگر ملاک در بیان فرقه‏هاى امامیه یا شیعه کلام شیخ مفید باشد که هر کس قائل به نص در مسئله امامت‏بوده و على علیه‏السلام را امام و جانشین بلا فصل پیامبر بداند امامى و شیعى نامیده مى‏شود، سخن شهرستانى جز در مورد غلات صحیح است و امامیه مشتمل بر فرقه‏هایى چون فطحیه و ناووسیه نیز مى‏گردد، و اگر ملاک فرقه‏هاى موجود شیعه است نه آنها که منقرض شده‏اند، در این صورت کلام علامه طباطبائى استوار است.

ما در این بحث، عمده فرقه‏هاى شیعه را که در مسئله امامت پدید آمده‏اند به اجمال یادآور مى‏شویم، ولى از فرقه‏هایى چون هشامیه، یونسیه، زراریه و مانند آن که ربطى به مسئله امامت ندارند بحث نخواهیم کرد و در مورد غلات نیز با نظریه بغدادى موافقیم که آنها در حقیقت جزو هیچ یک از فرقه‏هاى اسلامى نیستند، و درباره پیروان فرقه‏هایى که منقرض شده، یا در مسائل کلامى آرا و عقاید زیدیه، اسماعیلیه و امامیه را پذیرفته‏اند، به اختصار خواهیم گذشت. در حقیقت محور بحث مشروح ما را فرقه‏هاى زیدیه، اسماعیلیه و امامیه تشکیل مى‏دهند.

پى‏نوشت‏ها:

1- الفصول المختاره، ص 321.

2- تلخیص المحصل، ص 413.

3- شیعه در اسلام، ص 61.

4- الفرق بین الفرق، ص 23- 21.

5- تلخیص المحصل، ص 408.

6- الملل و النحل، ج 1، ص 147.

7- قواعد العقائد، ص 110.

8- شرح المواقف، ج 8، ص 285.

9- شیعه در اسلام، ص 32.