مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

کلام مولا


امیرالمؤمنین علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: «حتی تقوم الحرب بکم علی ساق، بادیا نواجذها، مملوءة اخلافها، حلوا رضاعها، علقما عاقبتها»؛ پیش بینی می کند که قبل از ظهور حضرت مهدی، آشوب عجیب و جنگهای بسیار مهیب و خطرناکی در دنیا هست. می فرماید: جنگ روی پای خودش می ایستد، دندانهای خودش را نشان می دهد مثل یک درنده ای که دندان نشان می دهد، شیر پستان خودش را نشان می دهد، یعنی آن ستیزه جویا و آتش افروزان جنگ، نگاه می کنند می بینند این پستان جنگ خوب شیر می دهد یعنی به نفعشان کار می کند، اما نمی دانند که عاقبت این جنگ به ضرر خودشان است، «حلوا رضاعها» دوشیدنش خیلی شیرین است اما «علقما عاقبتها» اما عاقبتش فوق العاده تلخ است. «الا و فی غد و سیأتی غد بما لا تعرفون» بدانید که فردا دنیا آبستن چیزهایی است که هیچ پیش بینی نمی کنید، نمی شناسید و آگاه نیستید، ولی بدانید هست و فردا با خود خواهد آورد. «یاخذ الوالی من غیرها عمالها علی مساوی اعمالها»؛ اول کاری که آن والی الهی می کند این است که عمال و حکام را یک یک می گیرد، اعوان خودش را اصلاح می کند، دنیا اصلاح می شود. «و تخرج له الارض افالیذ کبدها»؛ زمین پاره های جگر خودش را بیرون می دهد، یعنی زمین هر موهبتی که در خودش دارد از هر معدنی، و هر استعدادی که شما تصور بکنید، همه را بیرون می دهد، هر چه تا امروز مضایقه کرده بیرون می دهد. «و تلقی الیه سلما مقالیدها»؛ زمین می آید مثل یک غلام در حالی که تسلیم است کلیدهای خودش را در اختیار او قرار می دهد (اینها همه تعبیر و بیان است) یعنی دیگر سری در طبیعت باقی نمی ماند مگر اینکه به دست او کشف می شود، مجهولی در طبیعت باقی نمی ماند مگر اینکه در آن دوره مکشوف می گردد. «فیریکم کیف عدل السیرة»؛ آنوقت او به شما نشان خواهد داد که عدالت واقعی یعنی چه، نشان خواهد داد که اینهمه که دم از اعلامیه حقوق بشر و آزادی می زدند همه اش دروغ بود، اینهمه که دم از صلح می زدند همه اش دروغ و نفاق و " جو فروشی و گندم نمائی " بود. «و یحیی میت الکتاب و السنة»؛ قوانین کتاب و سنت را که متروک مانده و به حسب ظاهر مرده و از میان رفته است، زنده خواهد کرد. (نهج البلاغه/ خطبه 138)

و نیز فرمود: «اذا قام القائم حکم بالعدل»؛ هر یک از ائمه ما یک لقبی دارد، مثلا امیرالمؤمنین: علی المرتضی، امام الحسن المجتبی، امام حسین؛ سیدالشهداء و ائمه دیگر: السجاد، الباقر، الصادق، الکاظم، الرضا، التقی، النقی، الزکی العسکری. حضرت یک لقبی دارد مخصوص به خود، لقبی که از مفهوم قیام گرفته شده است، آنکه در جهان قیام می کند: القائم. اصلا ما حضرت مهدی را به قیام و عدالت می شناسیم. هر امامی به یک صفت شناخته می شود. این امام به قیام و عدالت شناخته می شود. «و ارتفع فی ایامه الجور»؛ جور و ظلمی دیگر در کار نیست. «و امنت به السبل»؛ همه راهها، راههای زمینی، دریایی و هوایی امن می شود، چون منشاء این ناامنیها ناراحتی ها و بی عدالتی هاست. وقتی که عدالت برقرار بشود، (از آنجا که) فطرت بشر فطرت عدالت است، دلیل ندارد که ناامنی وجود داشته باشد. «و اخرجت الارض برکاتها»؛ و زمین تمام برکات خودش را بیرون می آورد. «و لا یجد الرجل منکم یؤمئذ موضعا لصدقته و لا بره. .. و هو قوله تعالی: و العاقبة للمتقین»؛ آیا می دانید ناراحتی مردم آنوقت چیست؟ ناراحتی مردم فقط این است که اگر بخواهند یک صدقه ای بدهند و یک کمکی به کسی بکنند، یک نفر (مستحق) پیدا نمی کنند، یک فقیر در روی زمین پیدا نخواهد شد. راجع به " توحید الهی " می فرماید: «حتی یؤحدوا الله و لا یشرک به شیئا»؛ و راجع به " امنیت " می فرماید: «و تخرج العجوزة الضعیفة من المشرق ترید المغرب لا یؤذیها احد»؛ یک پیرزن ناتوان، از مشرق تا مغرب دنیا را مسافرت می کند بدون کوچکترین آزار و اذیتی. زیاد است: آنچه از عدالت گفته شده است، از صلح و صفا به معنی واقعی گفته شده است، از آزادی و امنیت کامل گفته شده است، از ثروت و برکت فراوان گفته شده است، از تقسیم عادلانه ثروت گفته شده است، از فراوانی وسائل - وسائل دامداری و غیره - از میوه و گوسفند گفته شده است، از نبودن مفاسد گفته شده است که دیگر شرب خمری وجود نخواهد داشت، دیگر زنائی وجود نخواهد داشت، دیگر بشر تنفر دارد از دروغ گفتن، تنفر دارد از غیبت کردن، تنفر دارد از تهمت زدن، تنفر دارد از ظلم کردن.


خطبه حضرت علی (علیه اسلام) در عید فطر

عید بر همگان مبارک



امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبه ‏اى خوانده ‏اند و درآن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده ‏اند.

خطبه امیرالمومنین على بن ابى طالب علیه السلام یوم الفطر فقال:
ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون وهو اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم واذکروا بوقوفکم فى مصلاکم و وقوفکم بین یدى ربکم، واذکروا برجوعکم الى منازلکم، رجوعکم الى منازلکم فى الجنه.
عباد الله! ان ادنى ما للصائمین والصائمات ان ینادیهم ملک فى آخر یوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون."

اى مردم! این روز، روزى است که نیکوکاران درآن پاداش مى‏ گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید مى‏ گردند واین شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن درجایگاه نماز، به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را. و با بازگشت ‏به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت ‏برین. اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه ‏دار داده مى ‏شود این است که فرشته‏اى درآخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مى ‏دهد و مى ‏گوید:
«هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته ‏تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.»

------------------------
محمدى رى شهرى، میزان الحکمة،ج 7،صص131 -132.

وزن و حساب در عرصه محشر(خطبه 90 بخش چهارم)

عِبَادَاللهِ! زِنُوا أَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا، وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا، وَ تَنَفَّسُوا قَبْلَ ضِیقِ الْخِنَاقِ، وَانْقَادُوا قَبْلَ عُنْفِ السِّیَاقِ...

امیر مؤمنان على علیه السلام در بخشى از خطبه (90) اشاره به مسأله وزن و حساب در عرصه محشر نموده و مى فرماید:

اى بندگان خدا! خویشتن را وزن کنید (و ارزش خود را بسنجید) پیش از آنکه شما را وزن کنند; و به حساب خود برسید، پیش از آنکه شما را به حساب آورند. و تا راه نفس گرفته نشده، تنفّس کنید; (تا فرصت ها باقى است به اعمال صالح بپردازید) و پیش از آنکه شما را وادار به تسلیم کنند (در برابر حق) تسلیم شوید...

آیات و روایات فراوانى به ما مى گوید: روز قیامت میزان هاى سنجش برپا مى شود و همه چیز را وزن مى کنند و از تعبیرات آیات چنین برمى آید که نه تنها اعمال را به وزن مى کشند، بلکه انسان ها را هم مورد سنجش قرار مى دهند; یعنى هم عقاید و نیّات و اخلاق که در درون وجود انسان است، مورد سنجش قرار مى گیرد و هم اعمال که در برون است.بعضى چنین تصوّر مى کنند که واقعاً ترازوهایى همچون ترازوهاى عالم دنیا (منتهى دقیق تر و سنجیده تر) در آن روز برپا مى شود; به همین دلیل، ناچار شده اند که بگویند بر اثر تجسّم اعمال و اخلاق، این امور معنوى وزنى به خود مى گیرد که در ترازوها قابل سنجش است; ولى بى شک چنین نیست. سنجش و توزینِ هرچیز متناسب با آن است. امروز کلمه «میزان» را در «میزان الحرارة» و «میزان الهواء» و مانند آن به کار مى بریم، در حالى که ترازویى در کار نیست. حتّى واژه «میزان» در امور معنوى و غیرمادّى هم زیاد به کار مى رود. حقیقت این است که عالم آخرت جهان دیگرى است; بسیار گسترده تر از جهان محدود ما، که حتّى تصوّر ابعاد و حدود و جزئیاتش براى ما زندانیان عالم دنیا مشکل است; هرچند کلیّات آن را اجمالاً مى دانیم.به هر حال، در آن روز اعمال و نیّات و خلقیّات و ایمان ما، با ترازوهاى سنجش مخصوص، دقیقاً سنجیده مى شود; چراکه اجراى عدالت بدون سنجش دقیق امکان پذیر نیست. درست است که خدا همه اینها را قبل از سنجش مى داند،ولى باید حجّت بر انسانها نیز تمام شود و اجراى عدالت را با چشم خویش ببینند.به دنبال این سنجش دقیق، حسابرسى آغاز مى شود; حسابى بسیار دقیق و سریع که شاید به اندازه یک چشم بر هم زدن بیشتر به طول نیانجامد و در سایه این حسابرسى ها، استحقاق افراد براى پاداش و کیفر، بر همه روشن مى شود.بدیهى است که اگر انسان وزن و حسابِ زندگى مادّىِ خود را براى مدّت طولانى به فراموشى بسپارد و روزى ناگهان به فکر وزن و حساب بیفتد، اى بسا گرفتار خسران هاى وحشتناکى مى شود که راه جبران بر آن بسته است. لذا انسان هاى هوشیار، در فواصل کوتاه به حساب و کتاب خود رسیدگى مى کنند.امام(علیه السلام) در جمله هاى بالا مى فرماید: براى این که در روز قیامت، در برابر میزان و حساب گرفتار پشیمانى نشوید - همان پشیمانى که سودى از آن نخواهید برد - در همین دنیا، خودتان پیوسته اعمال و نیّات و اخلاق خود را وزن کنید و به حساب خویش برسید; کاستى ها را جبران نمایید و فزونى ها را شکر گویید. آرى، انسان عاقل کسى است که پیش از آن که او را در برابر میزان دعوت کنند، خویشتن و اعمال خویش را توزین نماید و پیش از آن که به حساب او برسند، به حساب خویشتن برسد.در حدیثى از امام موسى بن جعفر(علیهما السلام)مى خوانیم:کسى که همه روز به حساب خویش نرسد، از ما نیست، اگر کار نیکى انجام داده، از خدا فزونى طلبد و خدا را سپاس گوید و اگر کار بدى انجام داده، استغفار و توبه کند.».در حدیث پرمعناى دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است که به «ابوذر» فرمود: اى ابوذر! پیش از آن که به حساب تو برسند، به حساب خویش رسیدگى کن! چراکه حساب فرداى قیامت را بر تو آسان مى کند و قبل از آن که در برابر میزان، قرار بگیرى خود را وزن کن».«علاّمه مجلسى» در «بحارالانوار» در حدیث دیگرى از سلسله مواعظ پیامبر(صلى الله علیه وآله)خطاب به «ابوذر» چنین نقل مى کند:اى ابوذر! انسان در صف متّقین نخواهد بود، مگر این که حساب خویش را برسد; دقیق تر از حسابى که شریک نسبت به شریک خود انجام مى دهد، تا بداند غذاى او از کجاست و همچنین نوشیدنى و لباس او; آیا از حلال است یا از حرام؟.»(1)

1. جلد 3 صفحه 652 .

وظایف امام و مردم

خطبه 105 بخش چهارم 

إِنَّهُ لَیسَ عَلَى الإِمَامَ إِلاَّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ: اَلإِبْلاَغُ فِی الْمَوْعِظَةِ، وَ الاِجْتِهَادُ فِی النَّصِیحَةِ، وَ الإِحْیَاءُ لِلسُّنَّةِ... 

مولاى متقیان على علیه السلام در بخشى از خطبه صد و پنج نهج البلاغه در رابطه با وظایف متقابل امام و مردم مى فرمایند:

به یقین امام و پیشوا جز وظایفى که به امر خداوند برعهده او نهاده شده، وظیفه اى ندارد; یعنى1-ابلاغ مواعظ به همه مردم و2-تلاش و کوشش در خیرخواهى در تمام زمینه ها،3-احیاى سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) (و اجراى تمام قوانین الهى) و 4-اجراى حدود الهى نسبت به تمام مستحقّین، بدون تبعیض و بى کم و کاست، و5-احقاق حقوق و پرداختن سهم همگان (از بیت المال).و در رابطه با وظیفه مردم مى فرماید:(امّا وظیفه شما این است که:) در فرا گرفتن علم بکوشید، پیش از آن که درخت آن بخشکد و قبل از آن که به خود مشغول گردید علم و دانش را از معدن آن که نزد اهلش مى باشد استخراج کنید.مردم را از منکرات باز دارید، و خودتان نیز مرتکب نشوید! چرا که شما موظّف هستید خود، ترک گناه کنید; آنگاه مردم را از آن نهى نمایید!.(1)

1. جلد 4، صفحه 461 .

خطبه 110 (بهترین اسباب تقرّب به خدا)

إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى، الإِیمَانُ بِهِ وَبِرَسُولِهِ، وَالْجِهادُ فِی سَبِیلِهِ...

امام على علیه السلام در رابطه با بهترین وسیله هاى ارتباط با خدا در بخشى از خطبه یکصد و دهم نهج البلاغه مى فرماید:برترین وسیله اى که متوسّلان به خدا، به آن توسّل مى جویند ایمان به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) اوست و جهاد در راه خدا که قلّه رفیع اسلام است و کلمه اخلاص (و شهادت به یگانگى خدا) که هماهنگ با فطرت انسانى است، و برپا داشتن نماز که حقیقت دین و آیین است، و اداى زکات که فریضه اى واجب است، و روزه ماه رمضان که سپرى در برابر عذاب الهى است، و حج و عمره خانه خدا که نابود کننده فقر و شستشو دهنده گناه است و صله رحم که سبب فزونى مال و طول عمر، و صدقه پنهانى که کفّاره گناهان است و صدقه آشکار که از مرگ هاى بد پیشگیرى مى کند و خدمت به خلق که از لغزش ها و شکست هاى خفّت بار جلوگیرى مى کند.(1)

1. نهج البلاغه جلد 4، صفحه 619 .

 

کلام مولا

الامام علی (ع) 

الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب 

روزه دوری کردن از حرام ها است همچنان که مرد از خوردن و آشامیدن خودداری می کند  

 

۷۸۶۶۰

کلام مولا

امام على علیه السلام:  


«یا بنى ایاک و مصادقه الاحمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک وایاک و مصادقه البخیل فانه یقعد عنک احوج ما تکون الیه و ایاک‏و مصادقه الفاجر فانه یبیعک بالتافه وایاک و مصادقه الکذاب‏فانه کالسراب یقرب علیک البعید و یبعد علیک القریب‏» .  


پسرم! از دوستى نادان بپرهیز، چه او خواهد که تو را سودرساند لکن دچار زیانت گرداند و از دوستى بخیل بپرهیز، چه اوآنچه را سخت‏بدان نیازمندى از تو دریغ دارد، و از دوستى تبهکاربپرهیز که به اندک بهایت‏بفروشد و از دوستى دروغگو بپرهیز که‏او سراب را ماند: دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دورنمایاند.

کلام مولا

امام على علیه السلام:  


«قارن اهل الخیر تکن منهم، و باین اهل الشر تبن عنهم‏» .  


با نیکان بنشین تا از آنان به حساب آیى و از بدان بپرهیز تادر شمار ایشان درنیایى.

کلام مولا

امام حسن مجتبى علیه‏السلام:   

«و اذا نازعتک الى صحبه الرجال حاجه فاصحب من اذا صحبته‏زانک و اذا خدمته صانک و اذا اردت منه معونه اعانک و ان قلت‏صدق قولک و ان صلت‏شد صولک‏» .  


اگر حاجتى تو را به مصاحبت مردان وادار سازد با کسى همنشینى‏کن که چون با او مصاحبت کنى تو را زینت دهد و اگر او را خدمت‏کنى نگهدارت باشد و چنانچه از او کمک خواهى یاریت دهد و اگرسخن‏گویى تصدیقت کند و هرگاه درگیر شوى پشتیبانت‏شود.

کلام مولا

امام زین العابدین علیه السلام:


«و ایاک و مصاحبه الفاسق فانه بایعک باکله و اقل من ذلک‏» .


از رفاقت‏با فاسق بپرهیز که او تو را به لقمه‏اى و بلکه کمتراز لقمه‏اى مى‏فروشد.

۷۷۸۵۰

کلام مولا

امام صادق علیه السلام:


«خصلتان من کانتا فیه و الا فاعزب ثم اعزب. قیل: و ما هما؟
قال: الصلاه فى مواقیتها والمحافظه علیها، والمواساه‏» .


دو صفت نیک اگر در کسى بود(شایسته دوستى و رفاقت است)وگرنه‏از او دورى کن سپس دور شو. عرض شد آن دو صفت کدام است؟ فرمود:
نماز گزاردن در وقت و مراقبت‏بر آن و همیارى.

کلام مولا

امام جواد علیه السلام:


«ایاک و مصاحبه الشریر فانه کالسیف المسلول یحسن منظره ویقبح اثره‏» .


از رفاقت‏با آدم شرور بپرهیز که مانند شمشیر خوش منظر وبداثر است