مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

آیه لیلة المبیت

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤوُفٌ بِالْعِبادِ.

و از میان مردم، کسانی هستند که جانشان را به خاطر خشنودی خدا عرضه می کنند و خداوند نسبت به اینگونه بندگان بسیار مهربان است.

بقره / 207

کافران قریش پس از ناامیدی از تغییر رویه پیامبردردعوت به اسلام، سرانجام تصمیم گرفتند آن حضرت را به قتل برسانند. نقشه آنها این بود که گروهی از مردان قبایل مختلف قریش به خانه پیامبر یورش برند و آن حضرت را در بستر خواب غافلگیر کرده و با ضربات نیزه و شمشیر تکّه تکّه اش کنند.

حضرت جبرئیل فرشته وحی، پیامبر را از تصمیم ناجوانمردانه و وحشیانه کافران آگاه کرد و از سوی خداوند دستور آورد که همان شب از مکه خارج شود و برای فریب کافران،
علی علیه السلام را در بستر خود بخواباند.

پیامبر، موضوع را با علی علیه السلام در میان گذاشت و از او خواست که در بستر بخوابد، تا کافران از آن حضرت غافل بمانند و او بتواند با استفاده از فرصت در محل مناسبی، دور از دسترس کافران مخفی شود و سپس به یثرب برود.

علی علیه السلام با کمال خرسندی پذیرفت که جانش را سپر بلا سازد تا آسیبی به رسول خدا صلی الله علیه وآله نرسد. علی آن شب را در بستر خوابید و همانطور که پیامبر فرموده بود، کافران پنداشتند، این پیامبر است که خوابیده است. امّا نخواستند در تاریکی شب به خانه هجوم آورند، چون ممکن بود به اشتباه افراد دیگری را در تاریکی بکشند. برای همین تا سپیده دم خانه را زیر نظر گرفتند. هنگامی که هوا کمی روشن شد، به خانه حمله بردند و با شمشیرهای آخته بر بستر یورش آوردند، در حالی که یقین داشتند پیامبر کشته خواهد شد. امّا همین که به بستر نزدیک شدند با کمال حیرت و حسرت دیدند این علی است که در بستر پیامبر آرمیده است!

به پاس این جانبازی و فداکاری، خداوند ایه ای نازل فرمود و در آن از این حادثه شورانگیز یاد کرد تا این ماجرا جاودانه بماند. آن شب در تاریخ به لَیلَةُ الْمَبیت معروف شده است، یعنی شبی که حضرت علی در بستر پیامبر خوابید. این حماسه مقدس را فخر رازی در تفسیر خود چنین نقل کرده است:

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤوُفٌ بِالْعِبادِ.

و از میان مردم، کسانی هستند که جانشان را به خاطر خشنودی خدا عرضه می کنند و خداوند نسبت به اینگونه بندگان بسیار مهربان است.

بقره / 207

کافران قریش پس از ناامیدی از تغییر رویه پیامبردردعوت به اسلام، سرانجام تصمیم گرفتند آن حضرت را به قتل برسانند. نقشه آنها این بود که گروهی از مردان قبایل مختلف قریش به خانه پیامبر یورش برند و آن حضرت را در بستر خواب غافلگیر کرده و با ضربات نیزه و شمشیر تکّه تکّه اش کنند.

حضرت جبرئیل فرشته وحی، پیامبر را از تصمیم ناجوانمردانه و وحشیانه کافران آگاه کرد و از سوی خداوند دستور آورد که همان شب از مکه خارج شود و برای فریب کافران،
علی علیه السلام را در بستر خود بخواباند.

پیامبر، موضوع را با علی علیه السلام در میان گذاشت و از او خواست که در بستر بخوابد، تا کافران از آن حضرت غافل بمانند و او بتواند با استفاده از فرصت در محل مناسبی، دور از دسترس کافران مخفی شود و سپس به یثرب برود.

علی علیه السلام با کمال خرسندی پذیرفت که جانش را سپر بلا سازد تا آسیبی به رسول خدا صلی الله علیه وآله نرسد. علی آن شب را در بستر خوابید و همانطور که پیامبر فرموده بود، کافران پنداشتند، این پیامبر است که خوابیده است. امّا نخواستند در تاریکی شب به خانه هجوم آورند، چون ممکن بود به اشتباه افراد دیگری را در تاریکی بکشند. برای همین تا سپیده دم خانه را زیر نظر گرفتند. هنگامی که هوا کمی روشن شد، به خانه حمله بردند و با شمشیرهای آخته بر بستر یورش آوردند، در حالی که یقین داشتند پیامبر کشته خواهد شد. امّا همین که به بستر نزدیک شدند با کمال حیرت و حسرت دیدند این علی است که در بستر پیامبر آرمیده است!

به پاس این جانبازی و فداکاری، خداوند ایه ای نازل فرمود و در آن از این حادثه شورانگیز یاد کرد تا این ماجرا جاودانه بماند. آن شب در تاریخ به لَیلَةُ الْمَبیت معروف شده است، یعنی شبی که حضرت علی در بستر پیامبر خوابید. این حماسه مقدس را فخر رازی در تفسیر خود چنین نقل کرده است:

نَزَِلَتْ فی علی بن ابیطالب. باتَ عَلی فِراشِ رَسولِ اللّهِ لَیلَةَ خُروجِهِ اِلَی الْغار، و یروی أَنَّهُ لَمّا نامَ عَلی فِراشِهِ قامَ جبرئیلُ عِنْدَ رَأْسِهِ و میکائیلُ عِندَ رِجْلَیهِ وَ جبریلُ ینادی: بَخٍّ بَخٍّ مِنْ مِثْلِکَ یابْنَ اَبی طالب یباهِی اللّهُ بِکَ الْمَلائِکَةَ.

این ایه در شأن علی بن ابیطالب نازل شده است. همان شبی که پیامبر به غار ثور رفت و وی در بستر خوابید. حضرت جبرئیل بالای سر او و حضرت مکائیل پایین پاهای او ایستاده بودند. در آن حال جبرئیل ندا در می داد: آفرین بر تو ای پسر ابو طالب، اینک خداوند به فرشتگان آسمان - به خاطر عظمت این فداکاری تو- مباهات می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد