مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

ادیان دیگر منتظر کدام موعود هستند؟

یهودیان

یهودیان معتقدند که در آخر زمان «ماشیع» (مهدى بزرگ) ظهور مى کند و ابد الآباد در جهان حکومت مى کند، او را از اولاد حضرت اسحاق مى پندارند، در صورتى که «تورات»، کتاب مقدّس یهود، او را صریحاً از اولاد حضرت اسماعیل دانسته است

مسیحیان

در انجیل آمده است: «کمرهاى خویش را بسته، چراغ هاى خود را افروخته بدارید، و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خودشان را مى کشند که چه وقت از عروسى مراجعت مى کند، تا هر وقت که آید و در را بکوبد، بى درنگ براى او باز کنند خوشا به حال آن غلامان که آقاى ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد! پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتى که گمان نمى برید به سر انسان مى آید ...» انجیل لوقا، فصل 12، بند 35 و 36.
مسیحیان نیز به وجود حضرت مهدى(علیه السلام) معتقدند ومى گویند: او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و عالم را خواهد گرفت، ولى در اوصافش اختلاف دارند

ایرانیان باستان

آنان معتقد بودند که: «گرزا سپه» قهرمان تاریخى آنان زنده است و در «کابل» خوابیده، و صد هزار فرشته او را پاسبانى مى کنند تا روزى که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید.

و گروهی دیگر مى پنداشتند که: «کیخسرو» پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایى، دیهیم پادشاهى به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزى ظاهر شود و اهریمنان را از گیتى براند.

نژاد اسلاو

بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنیا مسلّط گرداند

اقوام آمریکاى مرکزى

معتقدند که: «کوتزلکوتل» نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثى در جهان، پیروز خواهد شد.

چینیها

معتقدند که «کرشنا» ظهور کرده، جهان را نجات مى دهد.

زرتشتیان

 معتقدند که: «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را در جهان رواج دهد، فقر و تنگدستى را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند.

برخی از مصریان

که در حدود 3000 سال پیش از میلاد، در شهر «ممفیس» زندگى مى کردند، معتقد بودند که سلطانى در آخرالزمان با نیروى غیبى بر جهان مسلّط مى شود، اختلاف طبقاتى را از بین مى برد و مردم را به آرامش و آسایش مى رساند و برخی دیگر از مصریان باستان معتقد بودند که فرستاده خدا در آخر الزمان، در کنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر مى کند.

ملل و اقوام مختلف هند

مطابق کتاب هاى مقدّس خود، در انتظار مصلحى هستند که ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانى را تشکیل خواهد داد.

یونانیان

مى گویند: «کالویبرگ» نجات دهنده بزرگ، ظهور خواهد کرد، و جهان را نجات خواهد داد.












 

چرا امام زمان (عج) را اباصالح می خوانیم؟


آیا ایشان پدر هستند که فرزندی به نام صالح دارند؟

یکی از مطالبی که کم و بیش مورد سوال واقع می شود این است که چرا ما حضرت بقیه الله , امام زمان (ع) را در مقام دعا و ندبه با کنیه « اباصالح » می خوانیم . آیا ایشان فرزندی به نام صالح دارند که او را اباصالح می خوانیم و یا علت و سبب دیگری دارد
کلمه « اب » در لغت عرب به معنای پدر آمده است . بدین جهت برخی از مردم تصور می کنند که عبارت « اباصالح » در حالت ترکیبی باید به معنای پدر صالح باشد تا معنی و مفهوم جمله , صحیح گردد.
برای رفع این شبهه برخی از مومنین هم در مقام جواب برآمده و چنین اظهار داشته اند که : چون امام زمان (ع) با تشکیل زندگی خانوادگی , فرزندی به نام « صالح » دارند , بدین جهت او را با کنیه (1) اباصالح می خوانیم . لکن به نظر می رسد که اینگونه جوابها از حقیقت حال و واقعیت آنچه هست پرده برنمی دارد , چون راهی برای درک چگونگی زندگانی امام زمان (ع ) و پی بردن به این موضوع که آیا آن حضرت به طور یقین فرزندی به نام صالح و غیره دارند یا نه , وجود ندارد; زیرا آنچه که از منابع معتبر به دست آمده این است که کیفیت زندگانی و همچنین مسکن و ماوای آن حضرت , همانند خودشان , برای ما مستور و پنهان است و بر همین اساس می گوییم که جواب یاد شده توجیه مطلوب و دلپسندی به نظر نمی آید.
باید گفت القاب , صفات و کنیه هایی که برای پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت در روایات و دعاها به کار رفته است هر کدام معنی و مورد خاصی دارند , مثلا کلمه « امین » که یکی از القاب معروف پیامبر اسلام (ص) است به طور یقین به خاطر کمال امانتداری و امین اسرار و اموال مردم بودن به آن حضرت گفته شده است . هدف از به کار بردن کنیه « اب » و « ام » برای افراد , اثبات پدر یا مادر بودن آن اشخاص است نسبت به مضاف الیه شان , مانند ابوالحسن (پدر حسن) , ابو جعفر (پدر جعفر) , ام داوود (مادر داوود) , لکن از نظر لغت عرب این طور نیست که کلمات یاد شده (اب و ام) همیشه به معنای پدر و مادر باشد , بلکه گاهی به معنای صاحب و مالک و کنه و اساس شی می باشد مانند : ابوالفضل , ابوتراب , ام القری , ام الفساد و امثال آن که به طور یقین هیچ کدام آنها در معنای پدر و مادر به کار نرفته است . چون حضرت ابوالفضل (ع) پسری به نام « فضل» نداشته است که ابوالفضل ـ در این مورد ـ به معنای پدر فضل باشد. علی (ع) نیز فرزندی به نام « تراب» نداشته است که آن حضرت پدر تراب باشد و همچنین است کلمه ام القری که کنیه معروف شهر مکه است , چرا که شهر مکه فرزندی نداشته است که مادر آن باشد.
پس با توجه به مطالب گذشته معلوم می گردد که در برخی از موارد کلمات یاد شده (اب و ام ) معنای دیگری دارند که غفلت بعضی از مردم از آنها سبب شده که سوال و جوابهای بی شماری را به دنبال داشته باشد. مثلا کلمه «ام » , علاوه بر معنای ظاهری مادر , در معنای کةنه و اساس شی هم استعمال شده است مانند : ام القری و ام الفساد که به طور یقین جمله نخست (ام القری ) به معنای اساس و مرکز شهرها و سرزمین ها و جمله دوم (ام الفساد) هم به معنای ریشه و اساس فساد و تباهی می باشد. همچنین کلمه « اب » هم اینطور نیست که همه جا به معنای پدر بوده و در آن معنی به کار رفته باشد بلکه در برخی از موارد معنای دیگری هم دارد که در پاره ای از آیات و روایات و دعاها در آن معانی به کار رفته است .
امام زمان (ع ) را چه وقت « اباصالح » بخوانیم
شکی نیست که وقتی با خداوند متعال مناجات می کنیم و نیازها و احتیاجات خود را به محضر مقدسش عرضه می داریم همسو و متناسب با نیازمان نامها و صفات مقدس او را بر زبان می آوریم . مثلا در مقام طلب مغفرت از ساحت مقدس خداوند متعال او را « یا غفار » و در مقام طلب نمودن روزی حلال و فراوان با کلمه یا رزاق و در مقام درخواست ثبات قدم و استوار و پایدار ماندن در راه حق او را با جمله یا « مقلب القلوب و الابصار » و امثال آن می خوانیم . بنابراین برای اجابت دعا و قبولی مناجات با خداوند متعال , راه و رمز و اوقات و ساعات خاصی وجود دارد که پیامبر اکرم (ص ) و اهل بیت آن حضرت آنها را در میان احادیث و روایات معتبر به ما تعلیم فرموده اند به گونه ای که حتی دعای صبح و شام و دعای اول و آخر هفته و ماه و سال و چند و چون آن را هم یاد داده اند. حال باید دید که دعای معروف گم شدگان در صحرا و بیابان را که در روایات آمده است و همچنین کنیه معروف اباصالح (ع ) را در کجا و چه وقت باید خواند
از امام باقر(ع ) و همچنین از امام صادق (ع ) روایت کرده اند که فرموده اند :
« اذا ضللت فی الطریق فناد « یا صالح » او « یا ابا صالح » ارشدنا الی الطریق رحمکم الله »
اگر در دشت و صحرا از جاده منحرف شده و راه گم کردید پس « صالح » و یا « اباصالح » را صدا کن و بگو : « ای صالح » و یا بگو « ای اباصالح » ما را دریابید و راه را بر ما نشان دهید , خداوند شما را رحمت فرماید.
و روی همین اساس است که علمای ربانی و مومنین پیرو اهل بیت (ع ) در جلسات و اجتماعات معنوی و پر شورشان , آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا , بلکه در همه گمراهیهای فکری و عملی و علمی و نابسامانیهای مادی و معنوی در غیبت کبری , اباصالح (ع ) را به کمک و یاری می طلبند.
ممکن است پرسیده شود : چرا در برخی از موارد مانند گم کردن راه و درمانده شدن در صحرا و بیابان امام معصوم (ع ) و یا علمای ربانی , ما را به جای گفتن « یاالله » و مانند آن , به گفتن « یا صاحب الزمان » و « یا اباصالح المهدی ادرکنی » و... سفارش کرده اند , حال آن که خداوند متعال در فریادرسی مهربان تر و نیرومندتر از امام زمان (ع ) است
جواب این پرسش را می توان چنین بیان کرد که چون امام زمان (ع ) خلیفه الله و حجت خداوند متعال در میان مردم و راهنمای ایشان است بدین جهت در مقام گم کردن راه و گم شدن در دشت و صحرا و یا متحیر ماندن در امور دیگر به مدد خواستن از امام زمان (ع ) توصیه و سفارش کرده اند. چرا که خداوند سبحان , ایشان را برای ارشاد و راهنمایی مردم برگزیده است و آن حضرت جهت ارشاد و راهنمایی و صعود به مدارج عالی ایمان و خوشبختی بهترین راه گشا و برترین هدایتگر است بنابراین کمک خواستن از امام زمان به منزله کمک گرفتن از خداوند متعال است .
بر این اساس است که در دوران غیبت کبری , علمای ربانی , در موارد بی شماری برای عرض حاجت و رفع گرفتاری خویش به امام زمان (ع ) متوسل می شوند , زیرا ایشان بر این مطلب یقین دارند که امام زمان (ع ) اگر چه بنا به علل و عوامل بیشماری از نظرها غایب است ولی حال و احوال مردم از نظر ایشان پنهان نیست , چنانکه در نامه معروف آن حضرت که در سال 410 ق . به شیخ مفید ارسال داشته اند آمده است :
« ما به همه اخبار شما آگاهیم و هرگز احوال و غم و شادی شما بر ما پوشیده و پنهان نیست . »
بنابراین چقدر زیباست که انسان در مقام گرفتاری و گم کردن راه هدایت و یا مسیر مادی و معنوی زندگی به ساحت مقدس حجت حق , امام زمان (ع ) متوسل شود و با گفتن جمله های دلنشین و آرام بخشی چون : « یا صاحب الزمان ادرکنی » , « یا فارس الحجاز و یا اباصالح المهدی اغثنی » از آن حضرت کمک و یاری درخواست نماید. چرا که در حال حاضر امام زمان (ع ) , حبل الله و واسطه فیض میان خدا و مردم است , پس متوسل شدن به پیامبر و ائمه اطهار و امام زمان (ع ) به معنای دق الباب کردن در رحمت و هدایتگر خداوند متعال است .
البته این نکته را هم باید دانست که گم شدن و از خود بی خود شدن و یا به عبارت دیگر گم کردن راه لازم نیست که فقط راه مادی و دشت و صحرا باشد بلکه اگر کسی از نظر فکر و عقیده و ایمان و اعتقاد هم , جاده و راه را گم کرده باشد , سزاوار است که در این گونه موارد هم به ساحت مقدس آن حضرت توسل جوید و آن حضرت را به کمک و یاری بخواند.
وقتی فرزندان و اهل خانه لیاقت حضور آن پدر را بازیابند و پدر نیز قابلیت حضورش را در آنان احساس کند به منزل خود باز می گردد. بر همین اساس است که گفته می شود : « منتظران مصلح خود باید صالح باشند. » یعنی صلاحیت و قابلیت حضور او را داشته باشند , چرا که بی صلاحیت و بی آن که قابلیت حضور باشد , انتظار بازگشت و مراجعت کسی را داشتن معنا ندارد.


-----------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت :
1 ـ « کنیه » در لغت عرب به کلمه ای گفته می شود که با لفظ اب (پدر) و یا کلمه ام (مادر) شروع شود مانند ابوالحسن که از کنیه های معروف علی (ع ) است و مانند ام الائمه که از کنیه های معروف حضرت فاطمه (س ) است .

عمرهاى بعضى از پیامبران

آدم 930 سال ، حوا 937، شیث 712، ادریس که به آسمان رفت 350 سال ، نوح 950، هود 800 سال ، صالح 136 سال ، حضرت ابراهیم 175 سال ، اسماعیل 137، اسحق 180 سال ، حضرت یعقوب 147، یوسف 110 سال ، موسى 120 سال ، هارون 117 سال ، سلیمان 52 سال ، حضرت داود 100 سال ، حضرت زکریا گفته اند 97 سال .
 

از کتاب «گنجینه جواهر» (کشکول ممتاز)

السلام علیک یا زین العابدین

مردی می آید که دستانش بوی کرامت، پیشانی اش بوی بندگی و گام هایش، ندای ایستادگی سر می دهد.بهار به حیرت می ایستد، باد سجده می کند و خورشید، شکرانه می دهد.

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شدند. امام زین العابدین فرزند امام حسین (ع) و شهربانو، دختر یزگرد سوم پادشاه ایران، بود که در زمان فتح ایران توسط مسلمین به اسارت گرفته شدند و سپس بر اساس انتخاب خودشان به عقد حسین ابن علی (ع) در آمدند. امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد

رسالتها در عصر امام سجاد علیه السلام:
مردم مسلمان عصر امام علیه السلام به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی در نهایت جهالت و بی دینی به سر می بردند. بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود. در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد علیه السلام، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت علیه السلام، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود. امام علیه السلام می باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می کردند بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می ساختند. آن حضرت موفق شدند که در سخت ترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوه های تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شوند.

نقش امام سجاد در تربیت موالی:
"موالی" یعنی: عده ای از ایرانیان که به عراق آمده و در آنجا با تشیع آشنا شده. همچنین از جمله موضوع شایع در قرن اول و دوم هجری تربیت موالی بود. این افراد عمدتاً به علت داشتن استعداد مناسب و نیز آمادگی کسب علم و نیز با احساس ضعفی که ایشان در برابر عرب ها داشتند و درصدد بودند که آن را جبران کنند، به خوبی در زمینه حدیث کار کردند و در نتیجه توانستند در مدت زمانی کوتاه از فقها و محدثین مراکز عمده اسلامی شوند. این افراد در خانواده های مختلف عرب، تربیت شده بودند که طبعاً انگیزه های سیاسی و مذهبی جاری و مرسوم در آن قبایل و عشیره ها، به اینان نیز سرایت کرده بود، به ویژه کوفه، بیشتر گرایش شیعی داشت و "موالی" آن نیز چنین بودند، از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز از این ویژگی برای تربیت موالی استفاده کردند. در این میان، سیاست علی بن الحسین علیه السلام شایان توجه بسیار است. امام می کوشید تا در مدینه، با تربیت طبقه "موالی"، راه را برای آینده باز کند. و اسلام صحیح و سلیم را به آنان (که زمینه کافی داشتند) انتقال دهد، پس با شخصیتی که امام داشت به شایستگی می توانست در روحیه موالی اثر بگذارد و احساسات شیعی را به آنان انتقال دهد.

۵شعبان خجسته میلاد سید ساجدین و زینت عابدان و سر حلقه عارفان، حضرت امام زین العابدین (ع) فرخنده باد

 

ساده زیستی علی(ع)

ساده زیستی علی(ع).

***

با علی گفت یکی در رهگذار

از چه میباشد جامه تو وصله دار

هستی ما جملگی از هست توست

با نگاهی جان ما ارزان توست ، اختیار عالمی در دست توست

از چه باشد ای جهانی را پناه

جامه پر وصله در اندام شاه

ای امام تیز رای و تیز هوش

جامه ای چون جامه شاهان بپوش

گفتا:

صاحب جامه را بین جامه چیست

دید باید درون جامه کیست

مرد سیرت را به صورت کار نیست

جامه گر صد وصله باشد عار نیست

جامه زیبا چه آید به کار *** در امور خلق و ، روزگار

ما درون را بنگریم و حال را ؟

نی برون را بنگریم و قال را !

کار ما در راه حق کوشیدن است

جامه تقوی به تن پوشیدن است

زهد باشد جامه پرهیزکار

زینت دنیا به دنیا وا گذار

السلام علیک یا سیدی یا مولای

السلام علیک یا ابا ابدالله الحسین

و علی علی ابن الحسین

و علی اولادالحسین

و علی اصحاب الحسین

السلام علیک یا اباالفضل العباس

سالروز میلاد سه اختر تابناک ولایت و امامت بر همگان تهنیت باد

برای رفع مساله زن دوم

برای رفع مساله زن دوم
قسمت اول

متاسفانه از زمان صفویه به بعد ، دین ما دچار تحریف هایی شده که یکی از مهمترین این تحریفات ، مقام زن است . دین اسلام ، تنها دینی است که به زن ها احترام گذاشته و زنان را از هر لحاظ مورد پوشش قرار داده . از طرفی یکسری از قوانین در مرود زنان اصلا مربوط به اسلام نیست و در زمان پهلوی توسط اشرف ( خواهر شاه ) وضع گردیده که اهم آنرا در مقاله بعدی برایتان می نویسم تا بیشتر مسایل مربوط به زنان که از دید اسلام ( به غلط ) دیده می شود را بدانید .
اگر نگاهی به احادیث پیامبر و ائمه داشته باشید ، متوجه می شوید که مقام زن ، در نزد ایشان بسیار شامخ است و تکریم و احترام به زنان سفارش شده است . امام صادق می فرمایند ، هر چقدر محبت شما به زنانتان بیشتر شود ، ایمانت افزونتر و به بهشت نزدیک تر می شوید . سپس می فرمایند : مظهر بالاترین خیرها ، زن است .
از طرفی مقام قرآن در نزد خداوند و مخصوصا در قرآن بسیار بالا است . خداوند می فرمایند : آنان ( زنان ) را بهشت وارد می کند در حالیکه آنجا را برای آنان خوشبو و معطر ساخته است . ( سوره محمد آیه ششم ) . و یا در مقام زن ، پیامبر حدیثی دارند که می فرمایند : در گفتگو با همسر ( زن ) ، اگر اشتباه سخنی گفت ، با سکوت و مهربانی بپوشانید .
هم چنین در مورد مهریه امام صادق می فرمایند : هر کس ازدواج کند و نظرش چنین باشد که مهریه را نپردازد ، نزد خداوند زناکار است .
یا در مورد حضانت فرزند در هنگام طلاق ، امام صادق می فرمایند : حضانت و نگهداری از فرزند ، حق مادر است و تا هفت سال سزاوارتر از پدر است ، مگر آنکه خود نخواهد نگه دارد . یا حدیث دیگر در باب منزلت زن ، پیامبر می فرمایند : جبرییل مرا آنقدر راجع به زنان سفارش کرد که گمان بردم نمی توان آنرا طلاق گفت مگر زنا کند یا امام باقر می فرمایند : هر کس همسری داشته باشد که به او رسیدگی نکند ، لباس او را نپوشاند ، اسباب خوراک را برایش مهیا نسازد ، بر حاکم ( در حال حاضر مجریان قضایی یا وکیل ) حکم است که طلاق زن را بگیرد . یا پیامبر می فرمایند : بهترین مردان کسی است که خیر دنیا و آخرتش را برای همسرش بیشتر باشد .
یا پیامبر در مورد حق طلاق ( که متاسفانه در ایران برعکس است ) می فرمایند : همانا که اختیار طلاق با زوجه است .
در مورد احترام به زن امام صادق فرموده اند : یکی از همسران پیامبر ، به آن حضرت اعتراض کرد ، بیست ونه روز جبرییل بر پیامبر نازل نگردید و خداوند فرمود که زن باید رضایت دهد و گر نه حکم میان شما ، طلاق است و بر همسرت حرام می شوی . ( یعنی حتی پیامبر خدا هم در صورت اعتراض همسر از سوی خداوند مورد سخن قرار می گرفتند ) .
پس می بینید که در اسلام جایگاهی ویژه برای زنان قرار داده شده که در دین های دیگر کمتر به چشم می خورد . در این باره همین بس که پیامبر خدا بر دست دخترش بوسه می زدند و همیشه سفارش به ادب و احترام و خوشرویی نسبت به زنان می کردند .
منبع احادیث ، کتاب من لا یحضرالفقیه ( شیخ صدوق )
احسان بهرام غفاری

ebgh_80@yahoo.com