سلام دوستان
جواب سوال هفته دوم بدین شرح است
خواندن قرآن کریم برای فهمیدن آن به هر زبان دنیا دارای ثواب میباشد
ولی
خواندن قرآن به زبان نزولش یعنی زبان عربی دارای ثوابی بیشتر از آن میباشد که با زبان دیگر قرات شود و شاید دلیل آن این باشد که قرآن خود نیز یک معجزه ای است که در آن اعجار دیگر نهفته است که قرات آن به زبان عربی باعث تاثیر گذاری بیشتر آن میباشد
باز بوی باورم خاکستریست
صفحه های دفترم خاکستریست
پیش از اینها حال دیگر داشتم
هر چه می گفتند باور داشتم
دیوها زهر هلاهل خورده اند
عشق ورزان مهر باطل خورده اند
باز هم بحث عقیل و مرتضی ست
آهن تفدیده مولا کجاست
نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است
دست ها را باز در شبهای سرد
ها کنید ای کودکان دوره گرد
مژدگانی ای خیابان خوابها
می رسد ته مانده بشقابها
در صفوف ایستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز
سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ روز خوردید ای دریغ
گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیواره
با خودم گفتم تو عاشق نیستی
آگه از سر شقایق نیستی
غرق در دریا شدن کار تو نیست
شیعه مولا شدن کار تو نیست
نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است
نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است
دست ها را باز در شبهای سرد
ها کنید ای کودکان دوره گرد
مژدگانی ای خیابان خوابها
می رسد ته مانده بشقابها
در صفوف ایستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز
سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ روز خوردید ای دریغ
گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیواره
برای این هفته این سوال را میخوام مطرح کنم که
آیا خواندن ترجمه قرآن مجید برابر با خواندن متن عربی آن است ؟
یا به عبارت دیگر همان ثواب را دارا میباشد/؟
جواب سوال هفته اول بدین شرح است
طرز گرفتن وضو که اختلاف در آن بین شیعه و سنی نیز وجود دارد به طور مشخص در قرآن آمده و آن در آیه ۶ سوره مائده میباشد که متن آیه را براتون مینویسم بدون تفسیر که ببینید چه قدر گویا است
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ
وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن کُنتُم
مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ
مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ
عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ «6»
اى اهل ایمان ! هنگامی که به [ قصدِ ] نماز برخیزید ، صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید و بخشى از سرتان و روى پاهایتان را تا برآمدگى پشت پا مسح کنید و اگر جُنُب بودید ، غسل کنید و اگر بیمار هستید یا در سفر می باشید یا یکى از شما از قضاى حاجت [ دستشویى ]آمده ، یا با زنان آمیزش کرده اید و آبى [ براى وضو یا غسل ] نیافتید ، به خاکى پاک ، تیمم کنید و از آن بخشى از صورت و دست هایتان را مسح نمایید . خدا نمی خواهد [ با احکامش ] بر شما تنگى و مشقت قرار دهد ، بلکه می خواهد شما را [ از آلودگى ها ] پاک کند و نعمتش را بر شما تمام نماید ، تا سپاس گزارید .
قالَ(علیه السلام): الزَّبیبُ یَشُدُّ الْقَلْبِ، وَ یُذْهِبُ بِالْمَرَضِ، وَ یُطْفِىءُ الْحَرارَةَ، وَ یُطیِّبُ النَّفْسَ
فرمود: خوردن مویز ـ کشمش سیاه ـ قلب را تقویت، مرض ها را برطرف، و حرارت بدن را خاموش، و روان را پاک مى گرداند.
سلام دوستان خوب
از این هفته میخوام یه بخش جدید به وبلاگ اضافه کنم
این بخش به عنوان بخش سوال هفته به وبلاگ اضافه میشه . در این بخش هر هفته یه سوالی در وبلاگ مطرح میشه که چنانچه مایل به جواب دادن آن باشند میتوانند در بخش نظرات جوابهای خود را قرار بدهند
و اما سوال هفته نخست
در کدام آیه از سوره های قرآن مجید طرز صحیح گرفتن وضو آمده است؟
شماره آیه و سوره مورد نظر میباشد
ایامکم سعیده
روز سعید عید فطر بر همگان مبارک
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بیشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.
امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبهاى خواندهاند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم دادهاند.
خطب امیرالمومنین على بن ابى طالب علیه السلام یوم الفطر فقال: ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فى مصلاکم و وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم، رجوعکم الى منازلکم فى الجنه.
عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فى آخر یوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون (1)
اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مىگیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و نا امید مىگردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرین، اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزهدار داده مىشود این است که فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگوید:
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشتهتان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.»
این الحسن --- این الحسین
این ابناءالحسین
صالح بعد صالح و صادق بعد صادق
این السبیل بعد السبیل
این الخیره (ت) بعد الخیره(ت)
این الشموس الطالعه
این الاقمار المنیره
این الانجم الظاهره
این بقیه(ت)الله التی لا تخلو من العتره(ت)الهادیه
هشام بن سالم نقل روایت مىنماید و مىگوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس
سخن از رمضان به میان آوردیم.
امام علیه السلام فرمود:
نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامى از اسماء الله است که نمىرود و نمىآید که شىء زائل و نابود
شدنى مىرود و مىآید، بلکه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم، که اسم اسم الله مىباشد، و ماه رمضان
ماهى است، که قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عید قرار داده است همچنانکه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام
الله علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است،
و از حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام) روایتشده که حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لکن قولوا شهر رمضان فانکم لا تدرون
ما رمضان» شما به راستى نمىدانید که رمضان چیست (و چه فضائلى در او نهفته است.
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن
رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده است، انتخاب چنین واژهاى براستى از دقت نظر و
لطافتخاصى برخوردار است. چرا که سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس
و تحمل ضربات بى امانش،زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش مىباشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى
طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشى که پیوسته مىگدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عکس برقرار است، بدین مفهوم که نفس سرکش با چشیدن آب تشنهتر مى گردد، وهرگز به یک
جرعه بسنده نمىکند، و پیوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا مىدارد. و در همین رابطه است که
مولوى با لطافت هرچه تمامتر این تشبیه والا را به کار مىگیرد و مىگوید:
آب کم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به کوى
حق رسید درد مریم را به خرما بن کشید .
اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع کننده.