گاه ناآگاهان، به زوّار قبور ائمّه دین، برچسب «شرک» مى زنند، به یقین اگر مفهوم زیارت و محتواى زیارت نامه ها را مى دانستند، از این سخن شرمنده مى شدند.
هیچ آدم عاقلى پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا امامان(علیهم السلام) را پرستش نمى کند، اصلا به فکر کسى چنین مطلبى خطور نمى کند، و همه مؤمنان آگاه براى اداى احترام و طلب شفاعت به زیارت مى روند.
اغلب قبل از خواندن زیارت نامه ها یکصد بار «الله اکبر» مى گوییم و به این ترتیب صدبار بر توحید تأکید مى کنیم و هرگونه شائبه شرک را از خود دور مى سازیم.
در زیارتنامه معروف «امین الله» در برابر قبور امامان مى گوییم:
آیا توحید از این بالاتر مى شود.
در زیارت معروف جامعه خطاب به آن بزرگواران مى گوییم:
«إلَى اللهِ تَدْعُونَ وَ عَلَیْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسِلِّمُونَ وَ بِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إلَى سَبِیلِهِ تَرْشُدُونَ; (در این شش جمله تمام ضمیرها به خداوند بزرگ باز مى گردد، زائران مى گویند:) شما امامان به سوى خدا دعوت مى کنید و به او دلالت مى کنید و به او ایمان دارید و تسلیم او هستید و مردم را به سوى راه او ارشاد مى نمایید».
در این زیارت نامه ها همه جا سخن از خدا و دعوت به توحید است، آیا این شرک است یا ایمان؟
در جاى دیگر این زیارتنامه مى گوییم:
«مُسْتَشْفِعٌ إلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ;من به وسیله شما شفاعت در پیشگاه خداوند عز و جل را مى طلبم»، و اگر بر فرض ابهامى در بعضى تعبیرات زیارت ها باشد، با این محکمات به طور کامل روشن مى شود.
* * *
خداوند در قرآن مى فرماید: «اِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَ الاَرْضَ فِى سِتَّةِ اَیّام(1)» آیا مقصود از شش روز؟ در آن وقت روز و شبى نبود، بعلاوه، چرا در یک لحظه همه آنها را نیافریده است؟
در مورد سوال هفته گذشته که پایه های غلو چند دسته هستند باید بگم که نظر امام علی(ع) در این مورد این است:
-غلو
1-2تعمق و فرو رفتن:هرکس بیش از حد تعمق کند حق باز نمی گردد و جزء غرق شدن در امور پیچیده چیزی برایش زیاد نمیشود
2-2نظریه و منازعه:هرکس در نظریه منازعه و مخامصه کند در اثر لجاجت طولانی،به احمق بودن مشهور میشود
3-2انحراف:هرکس انحراف پیدا کند نیکی به چشم او قبیح میآید و بدی به چشم او نیک میآید
4-2لجاجت:هرکس لجاجت بکند راه ها بر او کور میشود و کارش مورد اعتراض قرار میگیرد و بیرون آمدن از آن برایش مشکل میشود ، آنگاه که تابع راه مومنان نباشد
1-1جفا:هرکس جفا کند حق را کوچک میشمارد
2-1کوردلی:هرکس کوردل باشد یاد خدا را فراموش میکند
3-1غفلت:هرکس که غفلت کند بر نفس خود جنایت کرده و کارش معکوس و منقلب میشود
4-1تجاوز:هرکس تجاوز کند شک میکند و هرکس شک کند خداوند بر او برتری نشان میدهد
از نظر مولا علی (ع) پایه های کفر را میتوان به چهار جیز تقسیم بندی کرد:
۱-فسق
۲-غلو
۳-شک
۴-شبهه
واذا جاءهم امر من ادمن او الخوف اذاعوا به ولو ردوه الى الرسول والى اولى ادمر منهم لعلمه الذین یـسـتـنـبـطونه منهم ,
و هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنها برسدآن را شایع مـى سـازنـد درحـالـى کـه اگر آن را به پیامبر و پیشوایانشان ـ که قدرت تشخیص کافى دارند ـ بازگردانند از ریشه هاى مسائل آگاه خواهندشد.
امام باقر(ع) مى گوید: منظور از اولى الامر در این جا امامان معصوم هستند .
شیخ طوسى مى نویسد:
قول قوى همین است , چراکه خداوند مى فرماید: اگر آن را به اولى الامر بازمى گرداندند علم پیدا مـى کـردنـد و مـراجعه به غیرمعصوم موجب علم نمى شود, چون ممکن است اشتباه کند و در این مساله فرقى بین فرماندهان لشکر و دانشمندان و دیگران نیست
پس این آیه شریفه ـ طبق این تفسیر ژرف ـ ما را به مقام عصمت و خطاناپذیرى امامان للّه در راى و اجتهاد, راهنمایى مى کند.
آیه
فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الکاذبین
را آیه مباهله می نامند
از آیاتى که بر برترى على مرتضى علیه السلام بر همه پیامبران غیر از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم دلالت دارد
از مسائلى که به حد ضروریات اولیه و امور مسلم رسیده است نزول آیه مباهله در حق اهل عبا و پنج تن برگزیده خدا علیهم السلام است،به گونهاى که این مطلب را بسیارى از محدثان و مفسران و مورخان و متکلمان در کتابهاى خود آورده وجزء مسائل مسلم و غیر قابل تردید انگاشتهاند،بلکه بیشتر مسلمانان قائلند که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در داستان مباهله با نصاراى نجران از زنان جز پاره تن خود فاطمه علیها السلام،و از فرزندان جز دو نوه و گلهاى خود حسن و حسین علیهما السلام،و از جانها (کسانى که به منزله جانند یا حکم خود شخص را دارند) جز برادرش على علیه السلام را که نسبت به او منزلت هارون با موسى علیه السلام را داشت،فرا نخواند.اینانند اهل این آیه،و بسیارى از علماى عامه نزول این آیه را درباره آنان ذکر کردهاند،از
نام آیه زیر چیست و شأن نزول آن در مورد کدام از معصومین میباشد؟
((فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الکاذبین))
پاسخ سوال هفته قبل مبنی بر اینکه چه کسی اخرین نفر قبل از امام حسین در روز عاشورا و در بغل حضرت شهید شدند
این است که
در هیاهو ظهر عاشوراء و درست در زمانی که دیگر کسی را یارای ِ یاری کردن اباابدالله نبود ودرست در آن لحظه که تمام سربازان سید الشهداء همگی به درجه رفیع شهادت نائل شده بودن درست در همان لحظه کسی از دل خیمه های اهل بیت (ع) به سمت پسر رسول خدا شتافت و با دستان کوچک و خالی و با صدای لرزان و اشکانی جاری در آغوش عم خود قرار گرفت و با دستان کوچکش سپری شد در برابر شمشیرهای کفار با بدن امام خود و با اولین ضربه شمشیر یکی از دستان خود را فدای اباابدالله کرد.
آن کسی نبود جزء عبدالله ابن الحسن ابن علی ابن ابیطالب برادر زاده امام حسین .
از نظر
آیات عظام امام، تبریزى، خامنهاى، مکارم، سیستانى و وحید: بنابر احتیاط واجب باید صیغه به عربى صحیح خوانده شود.توضیحالمسائل مراجع، م 2370؛ آیتالله وحید، توضیحالمسائل، م 2434 و آیتالله خامنهاى، استفتاء، س 40.
آیات عظام صافى، فاضل و نورى: باید صیغه به عربى صحیح خوانده شود.توضیحالمسائل مراجع، م 2370؛ آیتالله نورى، توضیحالمسائل، م 2366.
آیتالله بهجت: خیر شرط نیست؛ بلکه مىتوانند به هر زبانى که خواستند بخوانند. اما احتیاط مستحب (بهتر) آن است که به عربى بخوانند.آیتالله بهجت، توضیحالمسائل مراجع، م 2370
آیا در اینترنت و چت با دیگرى، مىشود عقد موقت را با انجام تایپ اجرا کرد؟
به قول و نظر همه مراجع:
خیر، با تایپ کردن، عقد صحیح نیست.
آیت الله نورى، امام خمینى و آیت الله فاضل، التعلیقات على العروه، باب العقد و احکامه، م 2 ؛ آیت الله سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 2363 ؛ آیت الله صافى، هدایة العباد، ج 2، باب العقد و احکامه و دفتر: آیات عظام وحید، تبریزى، بهجت، خامنهاى و مکارم.C