با مراجعه به تفاسیر، معلوم مى شود که امام على (علیه السلام) پیشواى مفسّرین است، چنان که سیوطى مى نویسد: «در میان خلفا از همه بیش تر از علىّ بن ابى طالب روایت شده است.»(1) و ابن عبّاس که آن همه احادیث تفسیرى دارد از شاگردان امام على (علیه السلام) بوده است. هنگامى که به او گفته شد: علم تو نسبت به علم پسر عمویت، چه مقدار است؟ گفت: مانند نسبت قطره بارانى در برابر اقیانوس!(2) شاگردان تفسیرى امام على (علیه السلام) هر کدام در مکّه و مدینه و کوفه صاحب مکتب تفسیرى شدند.
1 . اتقان، نوع 80، طبقات المفسّرین.
2 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 1، صفحه 18 و 19
در صحیح ترمذى آمده است که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
اَنـَا دارُ الْحِکْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها(2)
من خانه دانشم و على در آن خانه است.
مسلّم است که هر کس بخواهد وارد خانه اى شود باید از در وارد گردد، همان گونه که قرآن مجید در آیه 189 سوره بقره نیز دستور داده است: «وَ اْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ اَبْوابِها». بنابراین، هر کس مى خواهد به خزائن علم و دانش پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم)راه یابد، باید از على (علیه السلام) آغاز کند، و کلید این گنجینه را از او بطلبد.
۲-صحیح ترمذى، جلد 5، صفحه 637 (به نقل از پیام قرآن، جلد 9، صفحه 272). روایاتى که به این مضمون ولى با الفاظ دیگر است، فراوان مى باشد; ولى چون روایت مذکور مشتمل بر کلمه حکمت بود بخصوص در این جا ذکر شد. مثلا روایت معروف «أنا مدینة العلم و علىّ بابها» به طور گسترده در روایات ما منعکس شده، و تنها در جلد چهلم بحارالانوار، دوازده بار ذکر شده است!روایت شده است.»(1) و ابن عبّاس که آن همه احادیث تفسیرى دارد از شاگردان امام على (علیه السلام) بوده است. هنگامى که به او گفته شد: علم تو نسبت به علم پسر عمویت، چه مقدار است؟ گفت: مانند نسبت قطره بارانى در برابر اقیانوس!(2) شاگردان تفسیرى امام على (علیه السلام) هر کدام در مکّه و مدینه و کوفه صاحب مکتب تفسیرى شدند.
انس بن مالک، خادم مخصوص پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل مى کند که آن حضرت خطاب به حضرت على(علیه السلام) فرمود:
اَنْتَ تَبینُ لاُِمَّتى ما اخْتَلَفُوا فیهِ بَعْدى(1)
تو بعد از من تبیین کننده و حل کننده اختلافات امّت من خواهى بود!
یکى از وظایف مهمّ امامت و ولایت، پاسدارى از قرآن و خزائن علوم پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و انتقال صحیح آن به علماء و دانشمندان و تبیین اختلافاتى است که در میان امّت اسلامى پدید مى آید. اهمّیّت این وظیفه آن گاه روشن مى شود که بدانیم چه بسیار از کشورگشایانى که در میدان هاى جنگ بر کشورهاى بزرگ پیروز شدند، امّا در برابر فرهنگ آنان شکست خوردند و ناچار خود به ترویج فرهنگ ملل مغلوب پرداختند! همان طور که مغول ها با این که بر مسلمانان غالب شدند، امّا در برابر قرآن و اسلام آنچنان مغلوب شدند که نه تنها خود مسلمان شدند، بلکه مروّج اسلام گشتند.
امام على (علیه السلام) بعد از رحلت پیامبر عالى قدر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم)، به این امر مهم (فرهنگ اسلام) پرداخت. آن حضرت ابتدا به جمع آورى قرآن پرداخت و سوگند خورد تا قرآن را ننویسد، رِدا بر دوش نیندازد و از خانه خارج نشود، مگر براى خواندن 1
نماز.(1) سپس بر اساس آنچه را که از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن قرآن از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)آموخته بود به تعلیم و تفسیر آن پرداخت و شاگردان بزرگى چون امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و ابن عبّاس و ابن مسعود و مانند آن ها تربیت کرد، تا پاسخگوى تهاجمات فرهنگى و اشکالات اعتقادى دانشمندان کشورهاى فتح شده باشند، و نیازهاى فقهى و حقوقى حقوقدانان را برآورند، و اصول اعتقادى و مسائل فقهى و دیگر مسائل فرهنگى اسلام را به بهترین وجه به ملل تازه مسلمان تعلیم دهند.
۱. مستدرک الصّحیحین، جلد 3، صفحه 122 و کنزالعمّال، جلد 6، صفحه 156. مرحوم تسترى در احقاق الحق، جلد 6، صفحه 52 و 53 علاوه بر دو منبع فوق، از چهار کتاب دیگر اهل تسنّن نیز روایت مذکور را نقل کرده است.
یاعلی یعنی کلام عاشقان
یاعلی یعنی قسیم هر بهشت
یاعلی یعنی عذاب هرکه زشت
یاعلی یعنی کهحجت برزمین
یاعلی یعنی تمام وکل دین
یاعلی یعنی قیام وقسط وعدل
حافظ ابونعیم اصفهانى در کتاب «ما نزّل من القرآن فى على(علیه السلام)» از صحابى معروف پیامبر، ابو سعید خدرى، نقل کرده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در غدیر خم على(علیه السلام) را به عنوان ولى و خلیفه به مردم معرفى کرد، هنوز مردم متفرّق نشده بودند که آیه
«الیوم اکملت لکم دینکم ...» نازل شد، در این موقع پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:
اَللهُ اَکْبَرُ عَلى اِکْمالِ الدّینِ وَ اِتْمامِ الِنّعْمَةِ وَرِضَى الرَّبِّ بِرِسالَتى وَ بِالْوِلایَةِ لِعَلِىٍّ(علیه السلام)مِنْ بَعْدى، ثُمَّ قالَ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعِلیٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ(1)
الله اکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودى خداوند از رسالت من و ولایت على (علیه السلام)بعد از من، سپس فرمودند: هر کس من مولاى اویم، على (علیه السلام)مولاى او است، خداوندا ! آن کس که او را دوست بدارد دوست بدار، و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هر کس او را یارى کند، یارى اش کن و هر کس دست از یارى اش بردارد، دست از او بردار.
نتیجه این که، از روایاتى که ذکر شد به روشنى استفاده مى شود که آیه شریفه اکمال دین پیرامون حادثه غدیر نازل شده و گواه واضح و روشنى بر امامت و ولایت و خلافت امیر مؤمنان(علیه السلام)است
.4 . شواهد التّنزیل، جلد اوّل، صفحه 157 .
«ابو سعید خدرى مى گوید:
لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله) عَلِیّاً (علیه السلام) یَوْمَ غَدیرِ خُمٍّ فَنادى لَهُ بِالْوِلایَةِ، هَبَطَ جِبْرَئیلُ بِهذِهِ الاْیَةِ: «اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ ...»
هنگامى که پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در روز غدیر خم، حضرت على (علیه السلام) را به جانشینى خود منصوب کرد و ولایت او را بر مؤمنین اعلام کرد، جبرئیل نازل شد و آیه فوق را براى پیامبر آورد
طبق این روایت، که از خود اهل سنّت نقل شده، منظور از «الیوم» روز غدیر خم است و آیه مورد بحث در مورد ولایت و خلافت امیر مؤمنان(علیه السلام) نازل شده است.
1 . هر چند در موضوع کتاب الغدیر، کتابهاى دیگرى، نظیر عبقات الانوار، المراجعات، احقاق الحق و مانند آن نوشته شده است، ولى این کتابها به پاى الغدیر نمى رسد; چون مرحوم علاّمه، دقیقتر و منظم تر بحث کرده است.
2 . تفاوت «صحابه» و «تابعین» در این است که صحابه به زیارت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نائل شده اند و در زمان حیات آن حضرت مى زیستند، ولى تابعین موفّق به زیارت پیامبر (صلى الله علیه وآله) نشده و در زمان حیات حضرتش نمى زیستند، بلکه در عصر صحابه زندگى مى کردند.
3 . الغدیر فی الکتاب والسّنة والادب، جلد 1، صفحه 230.
سؤال دیگر: در بحثهاى قبل گفته شد که آیه سوم سوره مائده، آخرین آیه اى بود که بر پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نازل گشت و با نزول این آیه، دین کامل شد و مجموعه مقرّرات و قوانین لازم بطور کامل بر پیامبر نازل گشت; اگر چنین است پس چرا پس از آیه مورد بحث و در ذیل همان آیه، حکم «اضطرار و ضرورت» مطرح شده است؟ اگر آیه اکمال دین، آخرین آیه است و خبر از اکمال دین و مقرّرات و قوانین آن مى دهد، پس این قانون جدید چیست که پس از آن نازل شده است؟
پاسخ : از این اشکال به دو صورت مى توان پاسخ گفت:
جواب اوّل : این که مسأله اضطرار در قحطى یا گرسنگى، که در ذیل آیه مورد بحث آمده حکم تازه و جدیدى نیست; بلکه یک حکم تأکیدى است. زیرا این حکم قبل از نزول آیه فوق، در سه آیه قرآن آمده است:
الف ـ در آیه 145 سوره انعام، که یک سوره مکّى است، مى خوانیم:
قُلْ لا أَجِدُ فِی مـا اُوحِیَ إِلَىَّ مُحَرَّماً عَلى طـاعِم یَطْعَمُهُ إِلاّ أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنْزیر فَاِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً اُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بـاغ وَلا عـاد فَاِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
بگو: در آنچه بر من وحى شده، هیچ غذاى حرامى نمى یابم; بجز این که مردار باشد، یا خونى که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک که اینها پلیدند، یا حیوانى که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیرِ خدا (نام بتها) بر آن برده شده است. امّا کسى که مضطر (به خوردن این محرّمات) شود، بى آن که خواهان لذّت باشد و یا زیاده روى کند (گناهى بر او نیست); زیرا پروردگارت، آمرزنده و مهربان است».
همانگونه که ملاحظه مى کنید در این آیه شریفه، که در مکّه و قبل از هجرت پیامبر (صلى الله علیه وآله) به مدینه نازل گشته، حکم اضطرار آمده است.
ب ـ در آیه 115 سوره نحل، که قسمتى از آن در مکّه و قسمتى از آن در مدینه
نازل شده، چنین آمده است:
اِنَّمـا حَرِّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزیرِ وَما اُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بـاغ وَلا عـاد فَاِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ
خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده اند، بر شما حرام کرده است; امّا کسانى که ناچار شوند، در حالى که تجاوز و تعدّى از حد ننمایند، (خدا آنها را مى بخشد; چرا که) خدا آمرزنده و مهربان است.
درآیه شریفه فوق،که قبل از آیه موردبحث نازل گشته، نیزحکم اضطرار آمده است.
ج ـ در آیه 173 سوره بقره، که در اوائل هجرت در مدینه بر پیامبر (صلى الله علیه وآله) نازل شد، نیز حکم اضطرار آمده است; و از آنجا که این آیه، شبیه آیه قبل است (البتّه با تفاوت اندکى) از تکرار آن صرف نظر مى کنیم.
نتیجه این که، حکم اضطرار قبل از آیه مورد بحث در سه آیه قرآن آمده است،(1)بنابراین آنچه در آیه مزبور آمده حکم جدیدى نیست و منافاتى با آیه اکمال دین ندارد و پس از آیه اکمال دین هیچ قانون جدیدى بر پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نازل نشد.
جواب دوم: آیات قرآن مجید به ترتیب نزول جمع آورى نشده است بلکه طبق دستور پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) به سبک خاصّى تدوین شده است، به عنوان مثال آیه 67 سوره مائده: «یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ...» به یقین قبل از آیه مورد بحث (آیه سوم سوره مائده) نازل شده است، ولى به هنگام تدوین پس از آن ثبت گردیده است; بنابراین، مانعى ندارد که حکم اضطرار هم قبل از آیه اکمال دین نازل شده باشد، ولى به هنگام تدوین، پس از آن آیه شریفه ثبت گردیده باشد
حضرت فاطمه(س) تنها یک تفکر یا تصور یک حقیقت حیاتبخش نیست، بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت خداوند بر انسان است. حضرت امام صادق(ع) فرمود: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.
فاطمه: رسول خدا فرمود: زیرا او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شدهاند. (فاطمه به معنای قطعشده و بریده است.) و نیز امام صادق(ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شدهاند.
صدیقه: زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد. رسول خدا به امیرالمومنین فرمود: یا علی، من به فاطمه سفارشهایی کردهام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.
مبارکه: برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده، لذا در بعضی از تفاسیر آمده است که در آیه ?انا اعطیناک الکوثر? (ای رسول گرامیما به تو خیر کثیر عطا کردیم) منظور، فاطمه(س) است.
طاهره: امام باقر(ع) فرمود: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبراست.و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) درباره حضرت فاطمه نازل شده است. پس فاطمه طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و ناپاکی از وجود مقدسش دور است.
زکیه: زکاة هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه، هم یعنی از فاطمه نسل پرباری پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر.
راضیه: زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر میکرد و راضی بود. روایت شده روزی رسول خدا حضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دستهای مبارکش آسیاب میکرد در حالی که طفل کوچک خود را هم شیر میداد. رسول خدا گریان شد و فرمود: ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.حضرت فاطمه نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای نعمتهایش سپاسگزارم. و نیز روزی امیرالمومنین از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمهای بگیرد، اما رسول خدا تسبیح فاطمه را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.
مرضیه: تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول بود. رسول خدا هیچگاه بر فاطمه غضب نکرد، به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی میفرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش). اینچنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا میدانست و میفرمود: خدا از غضب فاطمه غضب میکند و از رضایت او راضی میشود.
محدثه: امام صادق(ع) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود میآمدند و با او سخن میگفتند.در فرهنگ اسلامی محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژهای برخوردار بودهاند، محدثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینههای معارف و ارزشهای دینی و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالی فرهنگ غنی اسلامی نقش اول را داشتهاند و حامل ودایع و امانتهای گرانقدر الهی و رازدار اسرار آل رسول بودهاند.
|
اَلْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِْسْلامَ دیناً. . .
امروز کافران از (زوالِ) آیینِ شما، مأیوس شدند; بنابراین، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم; و نعمت خود را بر شما تمام نمودم; و اسلام را به عنوان آیین (جاودانِ) شما پذیرفتم... . آیه ۳ مائده
سؤال : ابتداى آیه سوم سوره مائده پیرامون گوشتها حرام سخن مى گوید(1) و در انتهاى آن، سخن از اضطرار و ضرورت و حکم آن است(2) و در وسط این دو مطلب، سخن از ولایت و امامت به میان آمده است. چه تناسبى بین مسأله ولایت و امامت و جانشینى پیامبر (صلى الله علیه وآله)، و مسأله گوشتهاى حرام و حکم اضطرار و ضرورت وجود دارد؟ آیا این خود شاهدى نمى شود که جملات مورد بحث از آیه، ارتباطى به بحث ولایت نداشته و مطلب دیگرى را تعقیب مى نماید؟
پاسخ : آیات قرآن مجید به صورت یک کتاب کلاسیک تنظیم نشده است، بلکه به همان شکلى که نازل مى گشت (و گاه با تغییرات و جابه جائى هائى)به دستور پیامبر(صلى الله علیه وآله). ثبت مى شد، بنابراین ممکن است صدر آیه مورد بحث به خاطر سؤالاتى که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در مورد گوشتهاى حرام شده، قبل از واقعه غدیر نازل شده باشد، و بعد از مدّتى واقعه غدیر پیش آمده و آیه مورد بحث نازل گشته و کُتّاب و نویسندگان وحى آن را به دنبال حکم گوشتهاى حرام ثبت کرده باشند. سپس مسأله اضطرار یا مصداقى از مصادیق آن رخ داده و حکم آن نازل شده و ذیل آیه را که حاوى حکم اضطرار است به دنبال قسمت وسط آیه ثبت کرده باشند، بنابراین، با توجّه به نکته فوق، لازم نیست آیات تناسب خاصّى با هم داشته باشند.توجّه به این نکته، بسیارى از شبهات و اشکالاتى که پیرامون آیات قرآن مجید مطرح مى گردد را حل مى کند.
سلام دوستان عزیز
امروز به جای برسی آیه اکمل الدین می خوام راجب پیامهی که اخیرا به صورت زیادی به دشنام دادن و توهین به مقدسات ما شیعیان برایم ارسال میشود بپردازم
بله دوستان مدتی است که پیامهای زیادی برایم ارسال میشود که توهین آمیز است ولی مطمئن باشید نوشتن این مطلب نه از خاطر رنجش بلکه به خاطر توضیخ است بله هر چند این پیامهای توهین آمیز زیاد باشند ما نگران نمیشویم بلکه خوشحالیم که میبینیم راهی که در پیش گرفتیم درست و صادق است
روی سخن من به آن بندگان سنی مذهب بی شعوری است که با دیدن این همه مدارکی که از کتابهای خودشان ارائه میکنیم باز سرکشی کرده و روی توهین کردن را پیش میگیرند
ای بندگان شما که خود را مسلمان تر از ما میدانید و ما را داخل دین نمیدانید نه اینکه پدران شما همان کسانی بودنند که اولین شمشیر را بر روی پیامبر اسلام کشیدند نه اینکه پدران شما همان کسانی بودند که از ترس شان از بت پرستی به دین اسلام گرویدند نه اینکه پدران و امیران شما همان کسانی بودند که در روز غدیر خم اولین تبریک را به مولای ما گفتند نه اینکه پدران شما همان کسانی بودند که دخت نبی اکرم را کتک زدند و حق مسلم آن را که فدک بود غصب کردند ... ای ابلهان شما که توهین میکنید اینها همه از کتاب هایتان بیرون امده حال با ایات قرآن نیز مخالفت میکنید
ای کوته اندیشان این همان کتابی است که شما ادعای مسلمانی آن را دارید حال بنگرید آیاتی را که جاودانه هستند و این آیات شهادت میدهند حق با کیست و چه کسانی به آن عمل کردند
اَلْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِْسْلامَ دیناً. . .
امروز کافران از (زوالِ) آیینِ شما، مأیوس شدند; بنابراین، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم; و نعمت خود را بر شما تمام نمودم; و اسلام را به عنوان آیین (جاودانِ) شما پذیرفتم... . آیه ۳ مائده
آیه شریفه با کدام یک از حوادث زمان پیامبر (صلى الله علیه وآله) قابل تطبیق است؟
نظریّه اوّل : یکى از نظریّاتى که فخر رازى در تفسیر آیه شریفه مطرح کرده این است که کلمه «الیوم» در این آیه در معناى حقیقى خود به کار نرفته است، بلکه معناى مجازى دارد، بدین معنى که «یوم» در اینجا به معناى «دوران» و «یک برهه از زمان» است; نه یک قطعه کوتاه از زمان
ولى پاسخ این نظریّه واضح و روشن است; زیرا معناى مجازى و غیر حقیقى، نیاز به قرینه روشنى دارد. آقاى فخر رازى چه قرینه روشنى براى این معناى مجازى ارائه مى کند؟
نظریّه دوم : منظور از «الیوم; امروز» در آیه شریفه، معناى حقیقى آن و روز خاص و معیّنى است و آن روز، روز عرفه، هشتم ماه ذى القعده، مى باشد. روز عرفه حجّة الوداع، آخرین سفر حجّ پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که در سال دهم هجرت واقع شد
پاسخ:این نظریّه نیز قانع کننده نیست، زیرا مگر روز عرفه سال دهم هجرت با عرفه سال نهم و هشتم هجرت چه تفاوتى داشته که آن را ممتاز نموده است؟! اگر حادثه خاصّى در آن رخ نداده، پس چطور با این عظمت از آن یاد شده است؟
نظریّه سوم:مرحوم طبرسى، یکى از مفسّران زبردست و قوى شیعه، پس از نقل و ردّ دو نظریّه فخر رازى، تفسیر اهل البیت (علیه السلام) را در مورد آیه نقل مى کند که مورد قبول تمام مفسّران شیعه و علماء و دانشمندان آنهاست
ایشان معتقدند که منظور از آن روز با شکوه، که نا امید کننده کفّار بود و موجب جلب رضایت الهى گشت و دین و نعمت پروردگار کامل گشت، روز هیجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرت، روز عید سعید غدیر است; روزى که پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در راستاى اجراى فرمان پروردگار، علىّ بن ابى طالب «علیهما السّلام» را به ولایت منصوب کرد و رسماً خلافت آن حضرت را به همه مسلمانان اعلام کرد.