ابن عباس گفت : وقتی رسول خدا میان اصحاب خود مهاجرین و انصار دو به دو برادری برقرارکرد میان علی (ع) و هیچ یک از صحابه برادری برقرار نکرد او از این معنی ناراحت شده با ناراحتی به لب جوی آبی رفته دست خود را زیر سرش گذاشت و دراز کشیده اتفاقاً آن روز باد می وزید و گرد و غبار زیادی برآن حضرت بیفشاند در این میان رسول خدا (ص) به جستجوی او برخاست و هنگامی که او را در آن حال دید با پای خود بیدارش کرده و فرمود: برخیز که هیچ کنیه ای برای تو شایسته تر از ابوتراب نیست ، یا علی از من ناراحت شدی که میان مهاجر و انصار برادری افکندم و تو را با احدی برادر ننمودم. آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله ی هارون نسبت به موسی باشی ؟ با این تفاوت که بعد از من دیگر پیغمبری مبعوث نخواهدشد؟ یا علی آگاه باش که هر کس ترا دوست داشته باشد ، امنیت و ایمان او را در بر می گیرد و کسی که به دشمنی تو برخیز و خدا او را به مرگ جاهلیت می میراند و به علمش در اسلام محاسبه شود