مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

مولا علی (ع) و شیعه علی

السلام علیک یا ثارالله

فرزند چسبیده به هم

زنی دو فرزند چسبیده به هم به دنیا آورد یکی مردخ و دیگری زنده

عمر گفت که مرده را کارد زذه و از زنده جدا کنند علی (ع) فرمود که دست نگه دارند و بگویید مادر هر دو را داشته باشد و به زنده شیر دهد و چون چنان کرد بعد از چند روز بدون زحمت بریدن مرده از زنده جدا  شد وزنده به سلامت ماند

یا علی ...

یاعلی یعنی که آدم در زمین

یاعلی یعنی که که نوح اولین

یاعلی یعنی خلیل ونار او  

یاعلی موسی وهم آن یاراو

یاعلی یعنی که  فاتح درجهان

یاعلی یعنی که ابروبرق آن

یاعلی یعنی طراوت در بهار

یاعلی یعنی شکوه بیشه زار

آخرین سخنان پیامبر در مورد شیعیان

      پیامبر اسلام  در روزی که از دنیا رفت  رو به حضرت علی کرد و فرمود :

یا علی ، آیا سخن خداوند تبارک و تعالی را دیده ای که میفرماید " إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ""آنانکه ایمان اوردند و اعمال صالح انجام دادند انان بهترین مردم اند "

آیا میدانی اینان کیانند؟

حضرت میفرماید : اینان شیعیان تو و یارانت هستند . وعده من با آنان حوض کوثر در روز قیامت است .

و ای علی ، آیه :" إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُوْلَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ"" آنانکه از اهل کتاب و مشرکین کافر شدند در آتش جهنم دائمی خواهند بود و آنان بدترین مردم اند"

اینان یهود و بنی امیه و شیعانشان هستند که روز قیامت شقی و گرسنه و تشنه با صورتهای سیاه مبعوث میشوند .

 

سورۀ بینه آیه 7 و6

امالی شیخ طوسی به نقل از تفسیر برهان ج4ص490و491

و منابع دیگر که تمامی از تفسیر برهان نقل کرده اند مانند : شواهد تنزیل مناقب خوارزمی مناقب ابن شهر آشوب  ...

فاطمه ‏علیها السلام و بانوان جهان‏

در روایتى عبارت «فى زجاجة کانّها کوکب درّى...»10 به وجود بزرگوار صدّیقه کبرى فاطمه زهراعلیها السلام تأویل شده و به حسب آن روایت، ایشان مانند ستاره‏اى درخشان در میان بانوان جهان است.11 به همین جهت است که وقتى شخصى از پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم پرسید که: مریم با فضیلت‏تر است یا فاطمه؟ آن حضرت نخست در پاسخ سکوت نمود تا آنکه آن شخص بار دیگر سؤال کرد: یا رسول اللّه! فاطمه افضل است یا مریم؟ پیامبرگرامى در پاسخ فرمود: «فاطمه در دنیا و آخرت بافضیلت‏تر است.» و در روایتى نیز آمده است که: «برترین زنان جهان چهار تن هستند: آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه‏علیهم السلام، اما فاطمه برترین آنهاست.» و در روایتى دیگر آمده است: «مریم برگزیده زنان عصر خود، اما فاطمه برگزیده زنان همه زمانها است


10. نور / 35.
11. همان

یا علی یعنی ...


یاعلی یعنی کتاب وحشر ونشر

یاعلی یعنی حساب وروز حشر

یاعلی یعنی کهدر جنب خدا

یاعلی دست ودل وقلب خدا

یاعلی یعنی که موقف در معاد

یاعلی یعنی حق وهم عدل وداد

حدیث نور

رسول خدا صلی الله علیه و آله  فرمودند:
ادعوا الله و اََنتم موقنون بالاجابة واعلموا اَنَّ الله لا یستجیبُ دعاء من قَلب غافل لاه.
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمی پذیرد
(کنز العمال، ج2، ص72)

پاسخهاى خلیفه

تاریخ , پاسخهاى خلیفه به حضرت زهرا(س ) را به صورتهاى مختلف نقل کرده است . از آنجا که مسئلهء فدک ازطرف دخت گرامى پیامبر (ص ) به طور مکرر مطرح شده است , جا دارد که معتقد شویم که خلیفه در هر مورد به نوعى پاسخ داده است . اینک پاسخهاى احتمالى وى را ذکر مى کنیم :
1- هنگامى که شهود زهرا (س ) به نفع او گواهى دادند, عمر و ابوعبیده به نفع خلیفه گواهى داده و گفتند: پیامبرگرامى پس از تأمین زندگى خاندان خود, باقیماندهء در آمد فدک را در مصالح عمومى صرف مى کرد. اگر فدک ملک دختر او بود, چرا قسمتى از درآمد آن را در موارد دیگر مصرف مى کرد؟
دخت گرامى پیامبر (ص ) فرمود: من نیز حاضرم که در آمد اضافى آنجا را در مصالح اسلامى صرف کنم .
خلیفه گفت : من به جاى تو این کار را انجام مى دهم !(1)
2- خلیفه گواههاى فاطمه (س ) را برا اثبات مدعاى وى کافى ندانست و گفت : هرگز گواهى یک مرد و یک زن پذیرفته نیست . یا باید دو نفر مرد و یا یک مرد و دو زن گواهى دهند .(2) از نظر احادیث شیعه , انتقاد خلیفه از شهود)
دختر گرامى پیامبر (ص ) بسیار دردناک است . زیرا وى شهادت على و حسنین (ع ) را, از آن نظر که شوهر فاطمه (ع ) وفرزندان او هستند, نپذیرفت و شهادت ام ایمن را چون کنیز زهرا (ع ) بود و شهادت اسماء بنت عمیس را از آن رو که وزگارى همسر جعفر ابن ابى طالب بوده , نیز مردود دانست و از بازگردانیدن فدک به فاطمه (ع ) خوددارى کرد.(2)
3- خلیفه گواهان دخت گرامى پیامبر (ص ) را براى اثبات مدعاى او کافى دانست و قباله اى به نام تنظیم کرد ولى سپس به اصرار عمر آن را نادیده گرفت .
ابراهیم بن سعید ثقفى در کتاب <الغارات >مى نویسد:
خلیفه , پس از اقامهء شهادت شهود, تصمیم گرفت که فدک را به دخت پیامبر بازگرداند. پس در یک ورقه از پوست ,قبالهء فدک را به نام فاطمه نوشت . فاطمه از خانهء او بیرون آمد. در بین راه با عمر مصادف شد و عمر از ماجرا آگاه گردیدو قباله را از وى خواست و به حضور خلیفه آمد و به اعتراض گفت : فدک را به فاطمه دادى در حالى که على به نفع خود شهادت مى دهد و ام ایمن زنى بیش نیست . سپس آب دهان در نامه انداخت و آن را پاره کرد.(4)
این ماجرا, قبل از آنکه از سلامت نفس خلیفه حکایت کند, از تلون وضعف نفس او حاکى است و مى رساند که قضاوت او تا چه اندازه تابع تمایلات افراد بوده است .
ولى حلبى ماجراى فوق را به صورت دیگر نقل مى کند و مى گوید:
خلیفه مالکیت فاطمه را تصدیق کرد. ناگهان عمر وارد شد و گفت : نامه چیست ؟ وى گفت : مالکیت فاطمه را در این ورقه تصدیق کرده ام . وى گفت : تو به درآمد فدک نیازمند هستى , زیرا اگر فردا مشرکان عرب بر ضد مسلمانان قیام کننداز کجا هزینهء جنگى را تأمین خواهى کرد؟ سپس نامه را گرفت و پاره کرد .(5)
در اینجا تحقیق دربارهء ماجراى فدک به پایان رسید و پروندهء حادثه اى که تقریباً هزار و چهار صد سال از آن مى گذرداز نو تنظیم شد. اکنون باید دید اصول و سنن داورى اسلام دربارهء این حادثه چگونه داورى مى کند

پایه های فسق از نظر مولا علی (ع)-جواب سوال هفته ۷

 پایه های چهار گانه فسق عبارتند از

1-1جفا:هرکس جفا کند حق را کوچک میشمارد

2-1کوردلی:هرکس کوردل باشد یاد خدا را فراموش میکند

3-1غفلت:هرکس که غفلت کند بر نفس خود جنایت کرده و کارش معکوس و منقلب  میشود

4-1تجاوز:هرکس تجاوز کند شک میکند و هرکس شک کند خداوند بر او برتری نشان میدهد

 

فاطمه‏ علیها السلام و لیلةالقدر


روایاتى از امام صادق‏علیه السلام و دیگر امامان نقل شده است که به حسب آنها، «لیلة» در سوره «قدر» به حضرت فاطمه ‏علیها السلام تأویل شده است و در آن روایات، «قدر» به معناى خدا دانسته شد و لذا گفته‏اند:

«هر کس فاطمه را آن چنان که حقّ اوست، بشناسد، در حقیقت «لیلةالقدر» را درک کرده است.»9
9. تفسیر قمى، ج 1، ص 103.

فدک هدیه پیامبر به فاطمه۳۸۵۸۸

محدثان و مفسران شیعه و گروهى از دانشمندان سنى مى نویسد:
وقتى آیه <وآت ذا القربى حقه و المسکین و ابن السبیل >(1) نازل شد پیامبر (ص ) دختر خود حضرت فاطمه را خواست و فدک را به وى واگذار کرد.(2) ناقل این مطلب ابوسعید خدرى یکى از صحابه بزرگ رسول اکرم (ص) است .
کلیهء مفسران شیعه و سنى قبول دارند که آیه در حق نزدیکان و خویشاوندان پیامبر نازل شده است و دختر آن حضرت بهترین مصداق بارى <ذا القربى >است . حتى هنگامى که مردى شامى به على بن الحسین زین العابدین (ع ) گفت : خود را معرفى کن , آن حضرت براى شناساندن خود به شامیان آیهء فوق را تلاوت کرد و این مطلب چنان در میان مسلمانان روشن بود که آن مرد شامى , در حالى که سر خود را به عنوان تصدیق حرکت مى داد, به آن حضرت چنین عرض کرد :
به سبب نزدیکى و خویشاوندى خاصى که با حضرت رسول دارید خدا به پیامبر خود دستور داده که حق شما رابدهد .(3)
خلاصهء گفتار آنکه آیه در حق حضرت زهرا (س ) و فرزندان وى نازل شده و مورد اتفاق مسلمانان است , ولى این مطلب که هنگام نزول این آیه پیامبر (ص ) فدک را به دختر گرامى خود بخشید مورد اتفاق دانمشندان شیعه و برخى ازدانشمندان سنى است .

چراغ نجات

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند:


أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىٌّ، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.
حضرت محمّد (صلى الله علیه وآله) و علىّ (علیه السلام)، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى کنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند; و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.

سخنان حضرت على (علیه السلام) بر مزار حضرت زهرا(سلام الله علیها

کلینى عالم و محدث معروف شیعى - متوفاى 328 ه.ق - مى‏نویسد:


پس از وفات فاطمه (سلام الله علیها)، على (علیه السلام) او را پنهان به خاک سپرد و جاى قبرش را ناپدید کرد، سپس برخاست روبه مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کرد و گفت:
سلام بر تو یا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ! از من و از دخترت که به دیدار تو آمده و اکنون در کنارت زیر خاک خفته‏است، خداوند چنین خواسته که او زودتر از دیگران به تو ملحق شود.
اى پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ! شکیبائى‏ام از فراق محبوبه‏ات به پایان رسیده، و خویشتن داری ام بخاطر جدایى سرور زنان عالم از دست رفته است. اما چه چاره جز آنکه طبق سنت تو بر مصائب صبر کنم، آنچنان که در مصیبت جدائی ات صبر نمودم. من سرّ تو را در آرامگاهت نهادم و تو بر روى سینه من جاى دادى «همه از خدائیم و به سوى خدا باز خواهیم گشت‏» همانا امانت‏ به صاحبش رسید و گروگان دریافت گشت و زهرا (سلام الله علیها) از دستم گرفته شد. اى رسول خدا (ص) پس از او آسمان و زمین در منظر نگاهم زشت مى‏نماید. اندوهم جاودانه شد و شبم در بیخوابى مى‏گذرد و غمم پیوسته در دل است تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند.
غصه‏اى دارم که از شدتش دل به خون نشسته و اندوهى دارم بهت آور، چه زود جمع ما را به پریشانى کشانید و میان ما جدائى افکند تنها بسوى خداوند شکایت مى‏برم به همین زودى دخترت از همدست شدن امتت بر ربودن حقش به تو خبر خواهد داد، همه سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه، چه بسا درد دلهائى که چون آتش در سینه‏اش مى‏جوشید و در دنیا راهى براى گفتن و شرح دادن آن نیافت او هم اکنون مى‏گوید و خداوند هم داورى مى‏کند و او بهترین داوران است. سلام بر شما سلام وداع کننده که نه خشمگین است و نه دلتنگ اگر مى‏روم بخاطر دلتنگی ام نیست و اگر بمانم بخاطر بدگمانی ام به خدا از آنچه به صابران وعده داده نباشد.
آه، آه صبر آرام بخش و زیباست و اگر بیم چیرگى ستمکاران نبود براى همیشه چون معتکفان دراینجا مى‏ماندم و چون فرزند مرده شیون سرمى‏دادم و سیل آسا مى‏گریستم. خدا گواه است که دخترت پنهان بخاک سپرده مى‏شود در حالى که حقش غصب شد و از ارثش محروم گشت. با اینکه هنوز روزى چند از وفاتت نگذشته بود و بر خاطره‏ها از یادت غبار کهنگى ننشسته بود.
اى رسول خدا! دل را به یاد تو آرام میدارم درود خدا بر تو و سلام و رضوان خدا بر فاطه (سلام الله علیها) باد» . (16)
على (علیه السالم) از فراق فاطمه ( علیها السلام) به شدت اندوهگین بود، رنج و اندوه على (ع) در سخنان از دل برآمده‏اى که درکنار مزار زهرا (سلام الله علیها) گفته است هویدا است. گاه نیز سوز دل خود را در مرثیه‏هایى که مى‏سرود و یا زمزمه ‏مى‏کرد نشان مى‏داد. در دیوانى که منسوب به امیرالمومنین (ع) است شعرى با نوزده بیت آمده که على (ع) آنرا بر مزار فاطمه زهرا ( علیها السلام) سروده است. (17)
اما ابوالعباس مبرد - متوفاى 285 ه - دو بیت از آن شعرها را با اندکى تفاوت ذکر کرد. و گوید على (ع) به این اشعار تمثل جست.
لکل اجتماع من خلیلین فرقه *** و کل الذى دون الممات قلیل
و ان افتقادى واحدا بعد واحد *** ‌دلیل على ان لایدوم خلیل (18)
جمع هر دو دوستى را عاقبت فراق و پریشانى است و هر چیز جز مرگ ناچیز است و اینکه من دوستى را پس از دوست دیگر از دست مى‏دهم نشان آن است که هیچ دوستى جاوید نمى‏ماند


16. اصول کافى ج 1 ص 458- کشف الغمه - دلائل الامامه ص 47 امالى مفید ص 165- درنهج البلاغه بطور خلاصه‏تر یاد شده خطبه 194 نهج البلاغه فیض ص 651 شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 10 ص 265.
17. بحار الانوار ج 43 ص 216.
18. کامل ابوالعباس مبرد ج 4 ص 30.