کنیه مشهور او ابو الحسن و لقبهایش فراوان است.از آن لقبها آنچه میان ایرانیان شهرت دارد اسد الله و حیدر است.
لقب اسد الله را رسول خدا(ص)بدو داد (1) و مادرش وى را حیدر خواند چنانکه در بیتى که به حضرتش منسوب است آمده:
انا الذى سمتنى امى حیدره کلیث غابات کریه المنظره (2)
و حیدر در لغت عربى به معنى شیر،است.
ولادت او را روز جمعه سیزدهم رجب،یا بیست و سوم آن ماه و بعضى نیمه شعبان نوشتهاند.چه سالى؟سى سال یا بیست و نه سال پس از عام الفیل.عام الفیل چه سالى بوده است؟سالى که ابرهه سردار حبشى با پیلهاى خود براى ویران کردن مکه آمد.اما آن چه سالى بود؟در آن روزگار ضبط دقیق روز و ماه و حتى سال را نمىتوانستند،چرا که بیشترین مردم خواندن و نوشتن نمىدانستند.حادثهها در ذهن این و آن بود نه در صفحه کاغذ.و چون حادثهاى بزرگ پدید مىآمد آن را مبدا تاریخ قرار مىدادند.آمدن پیلان به مکه و کشته شدن آنها به سنگریزههایى که پرندگان مىافکندند،واقعهاى بزرگ بود،بدین رو تاریخ را با سال آن واقعه در حافظه نگاه مىداشتند.
چون رسول خدا در عام الفیل به دنیا آمده است و سن او هنگام رحلت 63 سال بود،ولادت او را بین 569 تا 570 میلادى ضبط کردهاند.و چون ولادت على را در سى سالگى رسول(ص)نوشتهاند بایستى على(ع)در 599 یا 600 میلادى تولد یافته باشد.
عالمان شیعه عموما و گروهى از دانشمندان سنت و جماعت نوشتهاند على(ع)در خانه کعبه به دنیا آمد.اما بعضى از سنیان یا این مکرمت را براى او ننوشتهاند و یا آن را نپذیرفتهاند.مسعودى نویسد:«در کعبه زاده شد.» (3) مفید نوشته است:«پیش از او و بعد از او کسى در خانه کعبه به دنیا نیامد.» (4)
مؤلف سیرة الحلبیه نوشته است:«على(ع)در سن سى سالگى رسول(ص)در کعبه متولد شد.» (5) در دیوان سید حمیرى که با تحقیق شاکر هادى شکر در بیروت چاپ شده قطعهاى دیده مىشود که مطلع آن این است:
ولدته فی حرم الاله و امنه و البیتحیث فناؤه و المسجد (6)
مصحح دیوان این قطعه را از مناقب ابن شهر آشوب و دلائل صدوق آورده است.در مناقب این بیتها و نیز بیتهاى دیگرى در این باره از محمد بن منصور سرخسى آمده است. (7) پس شهرت واقعه در آغاز سده چهارم مسلم بوده است و اگر بیتها از سید حمیرى باشد این داستان در آغاز سده دوم هجرى نیز شهرت داشته است.در اثبات این فضیلت کتابهایى نوشتهاند که از متاخران مرحوم شیخ محمد على اردوبادى را مىتوان نام برد که نگارنده را با او دوستى بود.
مادر وى، فاطمه، دختر اسد فرزند هاشم است.وى از نخستین زنانى است که به پیامبر ایمان آورد وپیش از بعثت از آیین ابراهیم -علیه السلام پیروى مىکرد. او همان زن پاکدامنى است که به هنگام شدت یافتن درد زایمان راه مسجد الحرام را پیش گرفت وخود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت وچنین گفت:
خداوندا، به تو وپیامبران وکتابهایى که از طرف تو نازل شدهاند ونیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم، پروردگارا! به پاس احترام کسى که این خانه را ساخت وبه حق کودکى که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما.
لحظهاى نگذشت که فاطمه به صورت اعجاز آمیزى وارد خانه خدا شد ودر آنجا وضع حمل کرد.(1)
این فضیلتبزرگ را قاطبه محدثان ومورخان شیعه ودانشمندان علم انساب در کتابهاى خود نقل کردهاند.در میان دانشمندان اهل تسنن نیز گروه زیادى به این حقیقت تصریح کرده، آن را یک فضیلتبى نظیر خواندهاند.(2)
حاکم نیشابورى مىگوید:
ولادت على در داخل کعبه به طور تواتر به ما رسیده است.(3)
آلوسى بغدادى صاحب تفسیر معروف مىنویسد:
تولد على در کعبه در میان ملل جهان مشهور ومعروف است وتاکنون کسى به این فضیلت دست نیافته است.(4)
امیر مؤمنان از صلب پدرى چون ابوطالب دیده به جهان گشود.ابوطالب بزرگ بطحاء (مکه) ورئیس بنى هاشم بود. سراسر وجود او، کانونى از سماحت وبخشش، عطوفت ومهر، جانبازى وفداکارى در راه آیین توحید بود.
درهمان روزى که عبد المطلب جد پیامبر در گذشت، آن حضرت هشتسال تمام داشت. از آن روز تا چهل ودو سال بعد، ابوطالب حراست وحفاظت پیامبر را، در سفر وحضر، بر عهده گرفت وبا عشق وعلاقه بى نظیرى در راه هدف مقدس پیامبر که گسترش آیین یکتاپرستى بود جانبازى وفداکارى کرد. این حقیقت در بسیارى از اشعار مضبوط در دیوان ابوطالب منعکس شده است ;همچون:
لیعلم خیار الناس ان محمدا نبی کموسى و المسیح بن مریم (1)
افراد پاک وخوش طینتباید بدانند که محمد صلى الله علیه و آله و سلم پیامبرى است همچون موسى وعیسى - علیهما السلام -.
همچنین:
الم تعلموا انا وجدنا محمدا رسولا کموسى خط فی اول الکتب (2)
آیا نمىدانید که محمد صلى الله علیه و آله و سلم همچون موسى (پیامبرى آسمانى) است وپیامبرى او در سرلوحه کتابهاى آسمانى نوشته شده است؟
یک چنین فداکارى، که به زندانى شدن تمام بنى هاشم در میان درهاى خشک وسوزان منجر شد، نمىتواند انگیزهاى جز عشق به هدف وعلاقه عمیق به معنویت داشته باشد، وعلایق خویشاوندى وسایر عوامل مادى نمىتواند یک چنین روح ایثارى در انسان پدید آورد.
دلایل ایمان ابوطالب به آیین برادر زاده خود به قدرى زیاد است که توجه قاطبه محققان بى نظر را به خود جلب کرده است. متاسفانه گروهى، از روى تعصبات بیجا، در مرز توقف در باره ابوطالب باقى ماندهاند وگروه دیگر جسارت را بالاتر برده، او را یک فرد غیر مؤمن معرفى کردهاند. حال آنکه اگر جزئى از دلایلى که در باره اسلام ابوطالب در کتابهاى تاریخ وحدیث موجود است در باره شخص دیگرى وجود مىداشت، در ایمان واسلام او براى احدى جاى تردید وشک باقى نمىماند، اما انسان نمىداند که چرا این همه دلایل نتوانسته است قلوب بعضى را روشن سازد!