سال نهم هجری است. یک سال از فتح مکه می گذرد. هنوز باقیمانده مشرکان به مکه آمد و شد می کنند و به رسم جاهلیت به زیارت کعبه می پردازند. یکی از عادات زشت و ناپسند آنها آن است که در مراسم زیارت خانه خدا ،گاهی برهنه و عریان می شوند و سوت زنان و کف زنان به گرد خانه خدا طواف می کنند.(44)
خداوند از اینکه، کعبه، نخستین پایگاه توحید، هنوز از لوثِ وجود مشرکان و کافران، پاک نشده، ناخرسند و ناخشنود است. از این رو در سال نهم هجرت، ایات نخستین سوره توبه در اعلان رسمی برائت از مشرکان، و ممنوعیت ورود آنها به حریم مسجد الحرام نازل می شود، و پیامبر از سوی خداوند دستور می یابد تا از ورود مشرکان به حریم پاک کعبه جلوگیری کند. و پس از پایان مهلتی چهار ماهه، بخاطر پیمان شکنی ایشان، ریشه شرک و کفر را بخشکاند. یا از بت پرستی دست بردارند و اسلام بیاورند، و یا آماده نبرد همه جانبه گردند. پیامبر ایات نازل شده را بصورت فرمانی که باید برای مشرکان خوانده شود، به ابوبکر می دهد. و از او می خواهد تا آن را ببرد و بر ایشان بخواند. امّا پس از اعزام ابوبکر به این ماموریت بسیار مهم، جبرئیل نازل می شود و از سوی خدا فرمانی تازه می آورد. دنباله ماجرا را از زبان حضرت علی می شنویم:
وقتی که ایات دهگانه آغاز سوره توبه بر پیامبر نازل شد، پیامبر به ابوبکر ماموریت داد تا آنها را بر اهل مکه بخواند. سپس پیامبر مرا خواست و فرمود: فوری به دنبال ابوبکر برو، هر کجا که به او رسیدی ایات را از او بگیر و خودت آن را بر مشرکان بخوان.
ابوبکر سراسیمه به حضور پیامبر رسید و عرض کرد:
ای رسول خدا، ایا درباره من ایه ای نازل شده است؟ پیامبر فرمود:
نه، امّا جبرئیل به نزد من آمد و فرمود:
لَنْ یؤَدّی عَنْکَ اِلا اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ.
هرگز وحی خدا جز بوسیله خودت یا مردی که از خود تو باشد به مردم ابلاغ نمی شود.(45)
(44)- سوره انفال یه 35.
(45)- تفسیر الدّر المنثور ج 4 ص 122.